واژه های بیگانه: واژه های پارسی

از ... ناشی شده است: از ... برآمده است
از ... ناشی می شود: از ... بر می آید
از اوایل: از آغاز
از این جهت: از این رو
از این طریق: از این روش- از این راه
از این قبیل: از این دست
از این نظر: از این رو
از آن جمله: از آن میان- همانند
از آن روز به بعد: پس از آن روز
از بدو پیدایش: از آغاز پیدایش
از بین بردن: از میان بردن
از جانب: از سوی
از جمله: از دسته - از آنگونه- از آنگونه- از دسته
از جمله کارهای نیکو: از دسته کارهای نیکو
از حیث: از دید
از صمیم قلب: از ته دل
از طرف دیگر: از سوی دیگر
از طریق: از راه
از قبیل: همچون- مانند- بمانند- همانند
از قدیم: از دیرباز- از دیر باز
از لحاظ: برای
از منظر: از دیدگاه- از روزن
ازدحام: انبوهی
ازدواج: زناشویی- پیوند زناشویی- همسرگیری
ازم: پرهیز- خودداری
اساتید: استادان
اسارت: بردگی
اساس: بنیاد- پایه- شالوده- زیرساخت
اساسنامه: بنیادنامه
اساسی: بنیادین- بنیادی
اسائه: شکستن
اسباب سفر: توشه
اسبق: پیشین
اسپری: افشانه
اسپم: دستُپاگیر
استاتیک: ایستایی
استادیوم: ورزشگاه
استارت: راه انداز
استاندارد: استانده
استبداد: تکسالاری- خوکامگی
استثمار: بهره کشی
استجابت: پذیرفتن- پذیرش
استحصال: برداشت
استحضار: آگاهی- پیدایش
استحقاق: شایستگی- سزاواری
استحکامات: سنگربندی ها
استحمام: خودشویی
استخدام: کارگماری- بکارگیری- کاردهی
استخراج: برون آوری
استدعا: خواهش- درخواست
استدعا کردن: خواهش کردن- درخواست کردن
استدعا می کنم: خواهش می کنم- درخواست می کنم
استدلال: فرنایش- شوند آوری- فرنود زنی- فرنودآوری
استراتژی: راهبرد
استراتژیک: راهبردی
استراحت: آسایش- آرمیدن- آسودن
استراحت کرد: برآسود
استراحت کردن: آسودن- آرمیدن- درازکشیدن
استراق سمع: شنود- فال گوش ایستادن
استراکچر: ساختار
استرداد: بازگرداندن- واپسداد- پس گیری- بازپس گیری
استریل: سِتَرون
استشمام: بو کردن- بوییدن
استشهاد: گواهی
استصواب: راهنمایی خواهی
استعداد: توانش- توانایی- درونداشت
استعفا: کناره گیری
استعمار: زورگویی
استعمال: بکاربردن- کاربرد- بکارگیری
استغفار: آمرزش خواهی- آمرزش
استفاده: بهره برداری- کاربرد- کاربری- بکارگیری- سود کاربری
استفاده از: به کارگیری
استفتا: فتواخواهی
استفراغ: هراش
استفراغ کردن: هراشیدن
استقامت: پایداری- پایمردی- ایستادگی
استقبال: پذیرفتاری- پیشباز- پذیره- پیش واز
استقرار: برپایی- جایگیری
استقلال: خودسالاری
استماع: گوش دادن
استمرار: ادامه- پیوستگی
استناد: گواهمندی- گواه
استنباط: برداشت- اندریافت- برداشت کردن
استنباط کردن: اندریافتن
استنتاج: بهره وری- بدست آوردن
استنشاق: بوییدن
استنکاف: سرباززنی- خودداری
استهزاء: ریشخند
استهلاک: فرسایش- فرسودگی
استیجاری: کرایه ای
استیصال: بی چارگی
استیضاح: بازخواست
استیلاء: چیرگی
اسرار: رازها
اسراف: ریخت و پاش- بد دستی- هدر دادن
اسطوره: افسانه- داستان- استوره
اسفناج: اسپناج
اسفند: اسپند
اسقاطی: ناکارآمد
اسکلت: استخوان بندی
  1      2      3      4      5      6      7      8      9     
پیش  پس