فهرست اصطلاح های انگلیسی و برگردان فارسی آنها

Get out of hand: از کنترل خارج شدن
Get one's act together: به خود تکونی دادن
give someone the benefit of the doubt: مبنا را بر صداقت کسی گذاشتن
Hang in there: طاقت بیار
It's not rocket science: ساده تر از این حرف هاست
Let someone off the hook:
Pull someone's leg: شوخی کردن با کسی
So far so good: تا اینجاش که خوب بوده
Speak of the devil: حلال زاده است
  1      2     
  پیش