كاشت سوزنی برگان در ایران، جنگلكاری یا جنگل‌خواری؟!

فرستاده شده در ۳ تیر ۱۳۹۲

دكتر حسین آخانی
منبع: وب سایت روزنامه اعتماد ملی
زمان مخابره خبر :13/1/1386 14:52:0

وقتی به كشورهای غربی سفر می‌كنی، در اثر تبلیغات سوء رسانه‌ها مردم تصور غلطی در مورد ما ایرانیان دارند. آنها فكر می‌كنند كه مردم ایران به شدت با غرب و مردم آن مخالفند. بسیاری از آنها حتی از مسافرت به ایران وحشت دارند. ولی وقتی به ایران سفر می‌كنند، چهره‌ای كاملا‌ متفاوت می‌بینند، مردمی‌‌میهمان‌نواز و به شدت خارجی دوست، مردمی‌‌كه حاضرند تمام حقوق ماهیانه را خرج كنند تا سفره رنگینی برای میهمانان خارجی ترتیب دهند.

این نحوه برخورد با خارجیان به قدری افراط‌گونه است كه اغلب كسانی كه من می‌شناسم در سال‌های اخیر به ایران سفر كرده‌اند دوست دارند هر سال به ایران بیایند. كم نیستند خارجیانی كه به ایران می‌آیند و در سایه همین همراهی و همكاری ما ایرانیان ذخایر ژنتیكی و آثار باستانی ما را بدون هیچ مشكلی از كشور خارج می‌كنند.

متاسفانه این میهمان‌نوازی افراطی به شكل دیگری گریبانگیر منابع طبیعی كشور و به‌خصوص گیاهان وارداتی شده است. چند وقت پیش به مناسبت هفته منابع طبیعی تقریبا همه مقامات تراز اول كشور با آب‌پاشی در یك دست و نهالی در دست دیگر با كاشت گیاهانی كه اغلب با سرزمین ایران بیگانه‌اند میزان علا‌قه‌مندی خود را به درختكاری به نمایش گذاردند. البته در كنار این حركت‌های نمادین شبانه نیز تعداد زیادی از درختانی كه روزی اسلا‌ف این درخت دوستان، بر زمین ایران غرس كرده بودند را قطع می‌كنند و یا دستور شمارش ده‌ها هزار درخت را صادر می‌كنند تا در آخرین باقیمانده‌های جنگل‌های دوران سوم زمین‌شناسی قطع شوند، تا شاید سال دیگر در همین روزها نهال‌هایی از درختانی كه كمتر كسی به بیگانه بودن آنها شك می‌كند در ویرانه‌ای كه به نام جاده‌سازی در گلستان ایران زمین ایجاد شده است كاشته شود!

همین چند وقت پیش بود آقای اینانلو – كه یكی از برنامه‌سازان ماهر و به حق از عاشقان طبیعت این مرز و بوم است – در یكی از برنامه‌های تلویزیونی سخن نادرستی را از قول یكی از همكاران دانشگاهی مطرح كردند كه تعداد گیاهان ایران معادل قاره اروپاست: (البته به این شرط كه عدد 7300 را معادل 12500 فرض كنیم)! هرچند كه در اهمیت كیفی ذخایر ژنتیكی كشور تردیدی نیست ولی طرح ادعاهای نادرست ژورنالیستی این ذهنیت را در بیننده ایجاد می‌كند كه ایران از نظر ذخایر ژنتیكی بسیار غنی است و مدیرانی كه بسیار مقطعی فكر می‌كنند اشكالی نمی‌بینند بخشی از این ذخایر قربانی پروژه‌های توسعه‌ای شود. بارها مسوولا‌ن منجمله آخرین آن رئیس یا معاون سازمان جنگل‌ها و مراتع مدعی شده‌اند كه ایران از نظر ذخایر ژنتیكی رتبه پنجم را در جهان دارد. اما این سوال مطرح است كه راستی كشوری كه از نظر ذخایر ژنتیكی و تعداد گونه‌های گیاهی تا این حد بی‌همتاست، چرا این بزرگواران در این روزها حاضر نیستند یكی از همین چندین هزار گونه باارزش گیاهی كشور را در هفته منابع طبیعی بر زمین خودی بكارند؟ آیا هیچوقت این عزیزان به فكرشان خطور كرده است كه كاج (Pinus eldarica)، سرو نقره‌ای (Cupressus arizonica)، اقاقیا (Robinia pseudoacacia)، آتریپلكس (Atriplex canescens)،كهور پاكستانی آمریكایی (Prosopis juliflora) و اكالیپتوس (Eucalyptus camaldulensis) از سرزمین‌هایی آمده‌اند كه نه آب و هوای آنها با ما یكی است و نه رشد چنین گیاهانی نشانی از توانمندی برنامه‌های جنگلكاری دارد. عجیب آن است كه عشق به كاشت این‌گونه‌ها به حدی شدید است كه حاضرند درست در مركز مناطقی كه قانونا به نام پارك ملی ثبت شده‌اند، توسط همین گیاهان وارداتی اشغال شوند. نمونه آن كاشت گیاهان وارداتی در عمق پارك ملی سرخه حصار توسط شهرداری است و یا كاشت آتریپلكس در جنوب پارك ملی گلستان كه سال‌ها پیش صورت گرفته و یا اجرای پروژه‌های وسیع كشت گونه‌های وارداتی در منطقه حفاظت شده جهان نما در استان گلستان است.

تاثیرات مخرب سوزنی برگان
بحث در مورد جنگلكاری و نقد علمی‌پروژه‌های احیای مراتع در این مقاله نمی‌گنجد اما لا‌زم است در این نوشتار از نظر علمی‌‌فقط به جنبه‌های منفی پروژه‌های گسترش سوزنی برگان اشاره شود. انتظار می‌رود كه مدیران و كارشناسان سازمان‌های مسوول مانند سازمان جنگل‌ها و مراتع، سازمان حفاظت محیط زیست و شهرداری پاسخی درخور به این انتقادات بدهند.

1- از 7300 گونه گیاهی ایران فقط 6 گونه سوزنی برگ وجود دارد كه جزو فلور طبیعی ایران هستند كه عبارتند از: زربین یا سرو (Cupressus sempervirens) چهار گونه از جنس ارس (Juniperus spp. ) و سرخدار (Taxus baccata) .زربین یا سرو گیاهی است كه با آب و هوای مدیترانه‌ای سازگار است و از دیرباز در ایران كاشته می‌شده است. ارس از گیاهان كوهستانی است كه اغلب در مناطق مرتفع البرز و كوه‌های خراسان و كپه داغ و به‌طور پراكنده در زاگرس دیده می‌شود. سرخدار نیز از گیاهان در حال انقراض ایران است كه رویشگاه طبیعی آن جنگل‌های اطراف گرگان و یك جمعیت آن نیز در پارك ملی گلستان وجود دارد. كاج كه تقریبا در تمامی‌‌نقاط ایران كاشته می‌شود گیاهی خارجی است و تقریبا از اجزای اصلی پروژه‌های احداث كمربند سبز در تهران و سایر شهرهای ایران است. این‌گونه احتمالا‌ از قفقاز به ایران آورده شده است. تمامی‌گونه‌های سوزنی برگ دیگری كه در ایران كاشته می‌شوند نیز منشا خارجی دارند مانند سرو نقره‌ای كه از آمریكا به ایران آورده شده است.

2- كاشت سوزنی برگان را می‌توان نوعی تهاجم به طبیعت ایران قلمداد كرد كه اتفاقا 335 دهه پیش آمریكایی‌ها جهت اهداف اقتصادی در بسیاری كشورها منجمله ایران و برزیل فرهنگ آن را گسترش دادند. دلیل این كار نیز آن است كه این گیاهان عمدتا از رشد سریعی برخوردارند و قادر به رشد در خاك‌های فقیر هستند. در ضمن چون بخش عمده بیوماس آنها در تنه ذخیره می‌شود برای صاحبان شركت‌های تولید چوب به صرفه است.

3-با گسترش دانش بشری و پی بردن به اشتباهات گذشته نه تنها كشت این‌گونه‌ها توصیه نمی‌شود بلكه تقریبا تمامی‌‌كشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیده‌اند كه خسارت كاشت گونه‌های سوزنی برگ به مراتب بیشتر از سود آنهاست. بر اساس آخرین یافته‌های ‌علمی كه در كتاب اكولوژی گیاهی
(Schulze et al. (2005   آورده شده است می‌توان به ضررهای زیر اشاره كرد:

    • الف- تعادل دمایی: ریزش فصلی برگ‌ها در درختان برگ‌ریز باعث می‌شود كه در زمستان و بهار تبادلا‌ت انرژی در سطح خاك و در تابستان در اشكوب بالا‌یی درختان صورت می‌گیرد. در ابتدای بهار كه هنوز درختان برگ ندارند، دمای خاك و بقایای گیاهی سطح خاك به سرعت افزایش می‌یابد. در نتیجه گرم شدن زمین پوشش گیاهی كف جنگل نیز فعال می‌شود. لذا بسیاری از گیاهان علفی و به خصوص ژئوفیت‌های بهاری رشد می‌كنند. رشد این گیاهان هم باعث افزایش تنوع زیستی می‌شود و هم ذخیره‌سازی مواد غذایی در اكوسیستم را افزایش می‌دهد. جالب آن است كه گیاهان علفی زمانی از نیترات خاك استفاده می‌كنند كه ریشه درختان هنوز فعال نیست ولی سوزنی برگ‌ها به دلیل پوشش دائمی‌‌برگ‌ها از نفوذ نور خورشید به سطح زمین جلوگیری می‌كنند. فقدان نور مانع از تشكیل و رشد جامعه گیاهی در بستر می‌شود. خاك سرد نیز مانع از تجزیه بقایای گیاهی می‌گردد.
    • ب: تعادل آبی: سطح كل برگ‌ها و شاخه‌های سوزنی برگ‌ها از پهن برگ‌ها بیشتر است. ولی میزان تعرق در سوزنی برگ‌ها و پهن‌برگ‌ها تقریبا برابر است كه علت آن كمتر بودن تبادلا‌ت روزنه‌ای سوزنی برگان است. در نتیجه درختان سوزنی برگ مقدار آب بیشتری را روی شاخ و برگ خود نگه داشته و مجددا در اثر تبخیر از دست می‌دهند (نگاه شود به شكل.) طبق مطالعات انجام شده سوزنی برگان در مقایسه پهن برگان از رسیدن بیش از 20 درصد حجم باران به سطح خاك جلوگیری می‌كنند. این مقدار در كشور ایران كه آب و هوای گرم وخشك دارد به مراتب بیشتر است و باعث جلوگیری از ذخیره‌سازی آب می‌شود. به همین دلیل جهت تقویت منابع آب‌های زیرزمینی در كشورهای اروپایی سعی در كاهش جنگل‌های سوزنی برگ و جایگزین كردن آنها با پهن برگ‌ها می‌نمایند.
    • ج: تعادل مواد غذایی: در میزان استفاده از نیترات خاك تفاوت فاحشی بین سوزنی‌برگان و پهن برگان وجود دارد. فعالیت آنزیم نیترات ردوكتاز در سوزنی برگان به مراتب كمتر از پهن برگان است. این گیاهان عمدتا ازت را به شكل آمونیوم جذب می‌كنند. لذا نیترات خاك در جنگل سوزنی برگ شسته شده و باعث افزایش اسیدیته خاك می‌شود. درختان پهن برگ به دلیل غنای پوشش كف، مقدار نیترات بیشتری جذب می‌كنند و لذا از شست‌وشوی نیترات خاك جلوگیری می‌شود. از آنجایی كه بخش عمده فلور ایران را گیاهان قلیایی‌پسند تشكیل می‌دهند، افزایش اسیدیته خاك مانع از رشد بسیاری از گیاهان می‌شود.
  • د- تشكیل هوموس: در زیر درختان سوزنی‌برگ هوموس خام (تجزیه نشده) انباشته می‌شود. ولی هوموس زیر درختان پهن برگ بیشتر قلیایی بوده و از مواد غذایی غنی است. موجودات تجزیه‌كننده هوموس در زیر درختان پهن برگ بسیار غنی و فعال هستند. وجود رزین و سایر متابولیت‌های ثانویه مانع از تجزیه هوموس در خاك سوزنی برگان می‌شود. ظرفیت تبادل كاتیونی در حین تجزیه برگ‌های پهن برگان نسبت به سوزنی برگان بالا‌ست. لذا تشكیل هوموس در زیر درختان پهن برگ سریع‌تر و بهتر انجام می‌شود. به‌طور طبیعی سوزنی برگان در خاك‌هایی كه از نظر غذایی فقیر و اسیدی‌ترند رشد می‌كنند.

4- با توجه به توضیحات ذكر شده مشخص است كه كاشت سوزنی برگان و به خصوص گونه‌هایی كه قبلا‌ اهلی شده‌اند كاری آسان و بی‌دردسر است، چون این گیاهان در خاك‌های فقیر امكان رقابت بیشتری نسبت به سایر گیاهان دارند. از طرفی خود باعث فقر بیشتر خاك و كاهش شدید تنوع زیستی می‌شوند. از بین رفتن گونه‌های بومی یكی از اثرات منفی كاشت این درختان است. حدود 25 درصد گونه‌های گیاهی ایران بومی‌‌و منحصرا در محدوده جغرافیایی ایران رشد می‌كنند. بسیاری از گیاهان بومی‌‌دارای جمعیت‌های كوچكی هستند و در جاهایی رشد می‌كنند كه امروزه به مناطق شهری و كشاورزی تبدیل شده‌اند. معمولا‌ بسیاری از این گیاهان میزبان لا‌روهای حشرات بوده و یا به‌طور همزیست با قارچ‌ها زندگی می‌كنند. كاشت سوزنی برگان (و البته هر گیاه وارداتی دیگر) به راحتی می‌تواند شانس بقا و زندگی این حشرات و قارچ‌ها را گرفته و در چرخه‌های اكولوژیكی اخلا‌ل ایجاد می‌كنند.

5- تفاوت عمده بیولوژیكی درختان سوزنی برگ با گیاهان پهن برگ و به خصوص گیاهان بوته‌ای و علفی در نوع گرده‌افشانی آنهاست. سوزنی برگان توسط باد گرده‌افشانی می‌كنند ولی گیاهان علفی و درختچه‌ای عمدتا توسط حشرات گرده‌افشانی می‌شوند. با جایگزین شدن سوزنی برگان در جامعه گیاهی غنای فون نیز كاهش می‌یابد. از طرفی با تخریب‌های صورت گرفته در خاك و آبیاری مصنوعی، علف‌های هرز و مهاجم و به خصوص گونه‌های خارجی، اطراف درختان سوزنی برگ را پر می‌كند كه خود تهدیدی برای بقای سایر گیاهان خودروی منطقه می‌شود.

نتیجه آنكه، آنچه امروز به نام ایجاد جنگلكاری با سوزنی برگان انجام می‌گیرد بیشتر به جنگل‌خواری شبیه است تا جنگلكاری. چون هم باعث تخریب جنگل و مراتع طبیعی می‌شود و هم سود‌های سرشاری را نصیب پیمانكاران و مشاوران این پروژه‌ها می‌كند. انتظار می‌رود مسوولا‌ن محترم سازمان‌های مسوول توجه بیشتری به ذخایر ژنتیكی بومی ‌این كشور مبذول دارند. فلور ایران دارای صدها گونه گیاهی مفید و زیباست كه اگر كمی ‌دانش و درایت به كار گرفته شود به راحتی می‌توان با صرف هزینه‌های ناچیز با حفاظت از مناطق طبیعی شهری و یا استفاده از گونه‌های بومی ‌در مناطق تخریب شده از تهاجم گونه‌های بیگانه به طبیعت ایران جلوگیری كرد. البته یك شرط دارد و آن افزایش دانش مدیران و كارشناسان مسوول و اختصاص بودجه‌های پروژه‌های جنگلكاری به حفاظت از طبیعت است. اگر هم حاضر نیستند برای حفاظت هزینه كنند، دست از تخریب طبیعت بردارند كه ما را به خیر تو امید نیست، شر مرسان!