غذا: حلقه ضعیف زنجیره تمدن

فرستاده شده در ۴ مهر ۱۳۹۲

جهان در حال گذار از دوره فراوانی غذا به دوره کمیابی آن است. ظرف یک دهه گذشته ذخایر غله جهان حدود یک سوم کاهش یافته است. قیمت جهانی مواد غذایی دو برابر شده و موجب هجوم جهانی برای کسب زمین و ایجاد جغرافیای سیاسی نوین غذا شده است. غذا، نفت جدید است. زمین طلای جدید است.

افزایش سریع قیمت جهانی غلات در فاصله سال های 2007 و 2008 میلادی موجب شد تعداد گرسنگان جهان به بی سابقه ترین سطح خود در تاریخ افزایش یابد. به علاوه این گرانی سبب به راه افتادن تعداد زیادی اعتراضات و شورش های خیابانی شد. در تایلند برنج به قدری ارزش یافت که کشاورزان ناچار بودند هنگام رسیدن برنج شب ها از مزارع خود مراقبت کنند. در مصر بر اثر نزاع بین مردمی که در صف طویل دریافت نان یارانه ای دولتی منتظر بودند، شش نفر کشته شدند. در هائیتی فقر زده چندین روز شورش نان، پنج کشته برجا گذاشت و نخست وزیر کشور را وادار به استعفا کرد. در مکزیک جمعیت عظیمی از مردم برای اعتراض به گرانی نان ذرت به خیابان ها ریختند و حکومت دچار وحشت شد.

بعد از دو برابر شدن قیمت جهانی مواد غذایی در فاصله سال های 2007 تا 2008 میلادی، قیمت ها به علت رکود جهانی تا اندازه ای سقوط کرد اما دوران این سقوط کوتاه بود. سه سال بعد بالا رفتن قیمت مواد غذایی به پیدایش بهار عربی کمک کرد.

ما اکنون به دوران جدیدی پای گذاشته ایم، دوران افزایش قیمت مواد غذایی و گسترش گرسنگی. معادله غذا دو طرف دارد. در طرف تقاضا، رشد جمعیت و افزایش رفاه و نیز تبدیل مواد غذایی به سوخت برای خودرو، میزان تقاضا را به حدی بی سابقه افزایش داده است. در طرف عرضه نیز فرسایش شدید خاک، کمبود فزاینده آب و دمای رو به افزایش کره زمین پیوسته گسترش تولید کشاورزی را دشوار تر می کند. مادام که ما نتوانیم این روند ها را معکوس کنیم قیمت مواد غذایی همچنان افزایش خواهد یافت و گرسنگی پیوسته بیش تر خواهد شد و در نهایت نظام اجتماعی ما را به ورطه سقوط خواهد انداخت. آیا خواهیم توانست این روند ها را به موقع معکوس کنیم؟ یا این که غذا حلقه ضعیف زنجیر تمدن اوایل قرن بیست و یکم است، درست همان طور که در تعداد زیادی از تمدن های اولیه ای که ما اکنون بقایای باستان شناسی آنها را مطالعه می کنیم چنین بوده است؟

این سفت شدن کمربند عرضه مواد غذایی با وضعیتی که در نیمه دوم قرن بیستم برقرار بود تعارضی آشکار دارد. در آن  دوره مسایل عمده کشاورزی جهانی عبارت بود از اضافه تولید، وجود مقادیر عظیم غله اضافی و دسترسی صادر کنندگان غله به بازار های جهان. در واقع در آن دوران جهان دو ذخیره مهم غله در اختیار داشت. یکی ذخایر عظیم هنگام برداشت، یعنی میزان غله ای که در هنگام آغاز برداشت محصول جدید در سیلو ها وجودد اشت[1] و دیگری زمین های کشاورزی بسیار وسیعی که ایالات متحد آمریکا به موجب برنامه های کشاورزی خود برای جلوگیری از اضافه تولید آنها را دست نخورده می گذاشت. سا لی که محصول خوب بود ایالات متحد زمین بیش تری را از تولید کنار می گذا شت. سالی که خوب نبود بخشی از زمین های ذخیره را به زیر کشت می برد. ظرفیت اضافی تولید برای حفظ ثبات بازار های جهانی غله به کار می رفت. ذخایر بزرگ غله جهان کاهش محصول جهانی غله را یا می کرد. مثلا در سال 1965آنگاه که باران های موسمی هند به شدت نقصان یافت،   متحد یک پنجم محصول گندم خود را به هند فرستاد تا از آنچه می توانست به فاجعه ای عظیم بیانجامد پیشگیری کند. به علت فراوانی ذخایر غله این کار تاثیر بسیار اندکی بر قیمت جهانی غله داشت.

آنگاه که این دوران فراوانی غذا آغاز شد، جهان تنها 2.5 میلیارد نفر جمعیت داشت. امروز جمعیت جهان 7 میلیارد نفر است. از سال 1950 تا سال 2000 میلادی گاهگاهی قیمت جهانی غلات به شدت بالا رفت که عمدتا ناشی از حوادث آب و هوایی بود مثلا خشکسالی شدید روسیه یا گرمای شدید هوا در غرب میانه ایالات متحد. اما اثر این حوادث بر قیمت غلات کوتاه مدت بود. ظرف حدود یک سال یا اندکی بیش تر وضع به روال سابق بر می گشت. ترکیبی از فراوانی ذخایر غله و زمین های از تولید کنار گذاشته شده موجب شد این دوره از لحاظ امنیت غذایی یکی از بهترین دوره های تاریخ باشد. اما قرار نبود این وضع دوام یابد. تا سال 1986 افزایش مداوم تقاضای جهان برای غله و هزینه های بودجه ای بسیار زیاد و غیر قابل قبول ایالات متحد موجب شد که بتدریج برنامه کنار گذاشتن زمین های کشاورزی ایالات متحد خود به کنار گذاشته شود.

امروز ایالات متحد مقداری زمین را طبق برنامه حفظ ذخایر خود کنار گذاشته است اما اینها زمین هایی هستند که فوق العاده فرسایش پذیرند. روزگاری که زمین مولد آماده ای وجود داشت که می شد آن را هنگام نیاز سریعا به زیر کشت برد دیگر گذشته است

برگرفته از کتاب ” سیاره پر،بشقاب های خالی” نوشته لستر آر براون،

برگردان حمید طراوتی

From : “ FULL PLANET, EMPTY PLATES”, BY LESTER R. BROWN,

Translated by : HAMID TARAVATI



[1][1][1] – این ذخایر را ذخایر سالیان نیز می نامند