سه رویکرد هواداران محیط زیست

فرستاده شده در ۶ تیر ۱۳۹۶
Gathering of the NGO rep of Khorasan state

همایش تشکل های زیست محیطی استان خراسان رضوی

سه رویکرد به محیط زیست:
در سال های اخیر که موضوع محیط زیست و تخریب آن اهمیت زیادی پیدا کرده چند رویکرد به محیط زیست به وجود آمده و یا تقویت شده که هر یک ویژگی ها و اثرات خود را دارد.

1- رویکرد اول: نزد طرفداران این رویکرد آن قدر محیط زیست اهمیت یافته که برایشان تبدیل به امری مقدس شده است. آن ها معتقدند که باید همه چیز های غیر طبیعی را کنار گذاشت و با طبیعت بسیار نزدیک بود. برخی از آن ها از این پیش تر رفته و شیوه زندگی خود را تغییر داده اند و برای زندگی به دامان طبیعت رفته اند. یک اتاق ساده روستایی با سبزی و میوه طبیعی، لذت بردن از آب و هوای خوب و مناظر زیبا، برای آن ها مهم ترین چیز است. این پوریتانیزم ( خلوص گرایی) در برخی چنان شدت یافته که عاشق همه چیزهای طبیعی از جمله همه حیوانات اند. از نظر آنها هیچ حیوانی را نباید کشت. حتی موجوداتی مانند سوسک و انواع کرم ها و … برای آنها ارزش خاصی دارند. در واقع بعضی از این افراد به نوعی روحانیت زیست بومی اعتقاد پیدا کرده اند. طبیعت برای آنها همه چیز است و از اجتماع صنعتی به شدت گریزان اند.
این رویکرد یک جنبه مثبت دارد که جنبه شخصی آن است. بدین معنا که شخص با نزدیک شدن به طبیعت و دوست داشتن عناصر طبیعت و همه حیوانات و موجودات دیگر از زندگی خود لذت می برد و زندگی او هم برای دیگران آزاری ندارد و در واقع به نوعی آرامش می رسد. اما از نظر اجتماعی و در سطح کلان این رویکرد مشکل محیط زیست را حل نمی کند. هر جامعه ای جمعیت معینی دارد (مثلا جمعیت ایران در شرایط حاضر حدود 80میلیون نفر است) و این جمعیت نیاز به غذا، مسکن، پوشاک و… دارد. این نیازمندی ها باید برآورده شود و باید محیط زیست را به گونه ای حفظ کرد و مورد بهره برداری قرار داد که بتوان این نیازها را تامین کرد. نیازهایی که هر روز بیش تر هم می شوند. اکنون داشتن اتوموبیل، وسائل مختلف منزل، برق، آب، تلفن همراه و… به ضروریات زندگی تبدیل شده و جامعه می بایست این حوائج را تامین کند. با رفتن به دامن طبیعت و گوشه نشینی و انزوا گزینی می توان لذت شخصی برد و آرامش داشت اما مشکل جامعه را نمی توان حل کرد. از زمان توماس مان فیلسوف انگلیسی قرن پانزدهم و شکل گیری اصطلاح اتوپیا یا ناکجاآباد بشر همواره چنین رویکردهایی داشته است. اما هیچ گاه این ناکجاآباد حاصل نشده است.

2- رویکرد دوم: این رویکرد که امروزه بیش ترین پیرو و طرفدار را دارد عبارت است از جستجو برای یافتن موارد مختلف تخریب محیط زیست و محکوم کردن آنها و مسببین آنهابه هر شکل ممکن که تحت تاثیر خشم ناشی از تخریب طبیعت و عشق به طبیعت صورت می گیرد. پیدایش شبکه های آنلاین و شبکه های اجتماعی قدرت فوق العاده ای برای طرفداران این رویکرد ایجاد کرده است. در این رویکرد اشخاص اخبار مربوط به محیط زیست را به سرعت منتقل می کنند. مسئولین را مورد سرزنش و نکوهش و اتهام قرار می دهند و هر روز انبوهی از اخبار بد محیط زیستی را بیان می کنند. بدون آن که راه حلی برای آن در ذهن خود داشته باشند. آنها پروژه هایی را که میلیاردها تومان هزینه صرف آنها شده و سال هاست مشغول کار است بدون ارائه هیچ طرح جایگزین محکوم می کنند و تقاضای تعطیلی آن را دارند. این اشخاص غالبا کم تر پیشنهادی برای فرونشانی عوارض زیست محیطی ارائه می دهند و تنها بدی ها و خرابی ها را بیان می کنند. این رویکرد پس از مدتی به تکرار مکررات می انجامد و جامعه را از این حرف و حدیث خسته می کند.
برخی از این افراد ( غالبا از سر دلسوزی) تمام هم و غم خود را مصروف حمله به مسئولان و پروژه ها می کنند و پیوسته بودن و طولانی بودن روند های تخریب را درک نمی کنند و به یک باره می خواهند همه چیز بهبود یابد و هنگامی که بحرانی مانند ریز گردها یا سیل و … بروز می کند با تمام توان خواستار استعفای مقامات از بالا تا پایین می شوند که هیچ نتیجه ای جز آشفته شدن اوضاع نابه سامان محیط زیست ندارد.
اعتراض کردن و مطالبه گری یکی از حقوق، وظایف و کارهای اصلی فعالان محیط زیستی و سازمان های مردم نهاد است. آنها باید بکوشند تا مانع از حرکات ضد محیط زیستی احتمالی دولت و برنامه های مخرب محیط زیست شوند. در سال های اخیر نیز این کار با قدرت و سرعت انجام گرفته و اثرات نیکویی در حساس کردن جامعه به مسایل محیط زیست و مصائبی که بر آن رفته داشته است. این تاثیر نیکو را ،که شبکه های اینترنتی جدید مانند تلگرام نیز بسیار به آن کمک کرده اند، باید قدر دانست و ارزش آن را پاس داشت. اما نمی توان مدتی طولانی در این مرحله ماند. نیز باید در شرایط بحرانی سعی کرد تا آرامش جامعه را حفظ کرد تا جامعه بتواند عکس العمل مناسبی نسبت به بحران پیش آمده ارائه دهد. این رویکرد در صورتی که مدت مدیدی ادامه یابد در نهایت به نوعی فلج اجتماعی می انجامد و موجب خستگی و دلزدگی بسیاری از مردم می شود.

3- رویکرد سوم: رویکرد اجتماعی به محیط زیست است. هواداران این رویکرد می کوشند تا دریابند مشکلات محیط زیست را چگونه می توان حل کرد. این رویکرد به برنامه می اندیسد، به پول فکر می کند، به تامین منابع مالی فکر می کند، به عملی بودن و نبودن و نحوه اجرای پروژه ها فکر می کند، به تیم تخصصی مورد نیاز برای اجرای پروژه ها فکر می کند. این رویکرد محیط زیست را زیر بنای اقتصاد می داند و می داند که برای توسعه اقتصادی باید محیط زیست را حفاظت کرد و به نحو صحیح مورد بهره برداری قرار داد. اما حفاظت از محیط زیست و بهره برداری صحیح از آن مستلزم تامین منابع مالی لازم است و منابع مالی معمولا در اختیار کسانی است که چندان علاقه یا منافعی در اجرای پروژه های زیست محیطی ندارند. به علاوه اجرای پروژه های زیست محیطی و سالم سازی محیط مستلزم عزم ملی است یعنی می بایست دولت و مسئولان و کل جامعه عزم خود را برای این کار جزم کرده و مصممانه به سمت آن پیش بروند. پس چه باید کرد؟ این رویکرد معتقد است که باید اهداف کوچک تری را به عنوان هدف تشکل معین کرد و بطور نظام مند و تخصصی به آن پرداخت و در عین حال از تغییرات اساسی در ساست های محیط زیست حمایت کرد و با اجرای برنامه های مخرب مخالفت کرد.

این کار مستلزم طراحی برنامه های زیست محیطی کاملا سازگار با اقلیم و شرایط محلی هر کشور، جاانداختن این طرح ها و تلاش برای به تصویب رساندن و اجرای آنهاست. این کار، کار ساده ای نیست. بسیاری از صاحبان منافع مستقر، و بزرگ سرمایه داران، در مقابل آن می ایستند و بسیاری از مردم فقیر و بویژه دهقانان بی بضاعت و حاشیه نشینان شهری نیز به علت عدم آگاهی مانع از اجرای آن می شوند.این رویکرد نیازمند آگاهی است. نیازمند مشارکت مردمی است، کار و زحمت زیادی می طلبد و بسیار پیچیده تر و دشوارتر از غر زدن معمولی هر روزه بخصوص در فضاهای مجازی است. این رویکرد نیازمند نظام مند شدن و هدف دار شدن و سازمان یافتن تشکل های مردمی زیست محیطی ست. تشکل هایی که منابع و دانش خود را برای هدف تعیین شده خود صرف می کنند و به گوشه ای از مشکلات محیط زیست می پردازند و همزمان در تمام کوشش های معطوف به مطالبه گری شرکت می کنند.

حمید طراوتی