سال 85 برای محیط زیست ایران: سال باد، سال اشك!

فرستاده شده در ۳ تیر ۱۳۹۲
اسدالله افلاكی
منبع: همشهری

سال 85 برای محیط زیست ایران سال چندان خوبی نبود. در این سال بیش از سال‌های دیگر عرصه‌های حفاظت شده تخریب شد و دامنه این تخریب‌ها تا آنجا پیش رفت كه حتی دامن پارك‌های ملی نیز از آن در امان نماند.

البته این اقدامات، واكنش‌های متعددی را برانگیخت و بسیاری از تشكل‌های زیست محیطی و صاحبنظران در سراسر كشور در قالب نامه سرگشاده و مصاحبه با رسانه‌های گروهی اعتراض خود را نسبت به آنچه در محیط زیست كشور رخ می‌داد اعلام كردند.

این در حالی بود كه به اعتقاد این كارشناسان و تشكل‌ها سازمان حفاظت محیط زیست كه متولی محیط زیست كشور است كمترین واكنش را از خود نشان داد و تقریباً‌ موضعی انفعالی در پیش گرفت. آنچه در پی می‌آید نقد و بررسی این شیوه عملكرد سازمان محیط زیست از دیدگاه بر خی تشكل‌های زیست محیطی است كه از نظرتان می‌گذرد.

محیط زیست اولویت ندارد
دكتر حمیده توسلی، دبیر شبكه سازمان‌های غیردولتی محیط زیست و توسعه پایدار تهران در این باره می‌گوید: «در سال 85 هیچ گونه تغییرچشمگیری برای جلوگیری از تخریب محیط زیست صورت نگرفت در نتیجه این احساس به انسان دست می‌دهد كه محیط زیست نه تنها در اولویت قرار ندارد كه به آن كم‌توجهی هم می‌شود. در حالی كه باید توجه داشت هر چند موقعیت استراتژیكی در درجه اول اهمیت قرار دارد، اما این مسئله نباید مانع از توجه به محیط زیست و پایداری آن شود.

متأسفانه ما در سال گذشته پیوسته شاهد تغییر و تحول در سازمان محیط زیست بودیم. تغییراتی كه سبب شد این سازمان نتواند برنامه‌ای برای محیط زیست كشور ارائه كند، حتی در برابر تخریب‌هایی كه تحت عناوین مختلف در مناطق حفاظت شده صورت می‌گرفت این سازمان واكنش بایسته و در خور شأن و ماهیت از خود نشان نداد.

این در حالی بود كه تشكل‌ها، از جمله شبكه سازمان‌های غیردولتی محیط زیست مثلاً‌ در مورد احداث جاده در پارك ملی گلستان و لار به قوه قضاییه و رئیس جمهور نامه نوشت و حتی با مراجعه به مجلس و گفت‌وگو با رئیس فراكسیون محیط زیست، خواستار توقف عملیات اجرایی در این پارك شد.

اما مسئله این است كه در كشور ما محیط زیست در جایگاه واقعی خود قرار ندارد. نتیجه این می‌شود كه مثلاً‌ مجلس برای تغییر ساعت كار طرح دو فوریتی تصویب می‌كند، اما درباره تخریب محیط زیست‌ كاری صورت نمی‌دهد.

وی یكی از فاجعه با‌ر‌ترین وقایع زیست محیطی سال گذشته را، تغییر كاربری اراضی پارك ملی سرخه‌حصار دانست و گفت: من شاهد بودم كه مدیركل سابق محیط زیست استان تهران و محیط‌بانان با چنگ و دندان، مانع تعرض به این پارك شدند حتی در این راه كتك خوردند اما از پارك حفاظت كردند ولی امروز می‌بینیم 240 هكتار از عرصه‌های این پارك را تعاونی زیتون تصرف می‌كند.

واقعاً‌ سازمان باید توضیح دهد برای حفاظت از پارك چه اقدامی صورت داده است؟

درخواست دلسوزان محیط زیست آن است كه سازمان نباید در این خصوص كوتاه بیاید. وقتی شهرداری اعلام كرد مانع ساخت و ساز در ارتفاعات بیش از 1800 متر می‌شود پای آن ایستاد، محیط زیست هم می‌تواند در مقابل یك گروه بایستد.

مطمئناً‌ قدرت و ثروت این گروه به مراتب كمتر از كسانی است كه در ارتفاعات ساخت و ساز می‌كردند.سؤالی كه الان مطرح است این است كه واقعاً چرا باید اولین پارك ملی كشور به این وضع دچار شود؟

توسلی می‌گوید: «هر مدیری كه به سازمان حفاظت محیط زیست آمده قول داده با تشكل‌ها تعامل و همكاری داشته باشد، اما تا زمینه این تعامل فراهم شده مدیر مربوطه تغییر كرده است در نتیجه عملاً‌ هیچ تعاملی میان تشكل‌ها و سازمان وجود ندارد و زمینه مشاركت و همكاری از میان رفته است

محیط زیست تعرض و تخریب بدون دفاع
مهندس كاظم نصرتی نصر‌آبادی، رئیس جامعه جنگلبانی ایران در یك تعریف كوتاه از محیط زیست می‌گوید: مجموعه منابع پایه یعنی آب، خاك، پوشش گیاهی و هوا، محیط زیست را تشكیل می‌دهد مجموعه‌ای كه تأمین‌كننده نیازهای زندگی است.

متأسفانه این مجموعه روند مثبتی ندارد و بیلان آن همواره منفی است و این ناشی از آن است كه هر یك از این بخش‌ها، شیوه‌های مدیریتی خاص می‌طلبد حال آن كه مثلاً‌ منابع طبیعی زیرمجموعه بخش كشاورزی است ماهیت كشاورزی هم حفاظت محیط زیست نیست از همین‌رو، نمی‌تواند كارنامه مثبتی داشته باشد.

بر همین اساس است كه می‌بینیم در سال 85 از یك سو، بحث ادغام منابع طبیعی با جهاد كشاورزی استان‌ها مطرح می‌شود از سوی دیگر در بودجه‌ریزی چندان توجهی به منابع طبیعی نمی‌شود حتی امكاناتی كه در اختیار این نهاد بوده به دلیل زیرمجموعه بودن همواره تحت الشعاع قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر، در حال حاضر، جایگاه منابع طبیعی به گونه‌ای است كه نه تنها از آن دفاع نمی‌شود كه همواره جو علیه آن است.

نصرتی می افزاید: «انتظار آن بود كه در هفته منابع طبیعی چالش‌های پیش روی منابع طبیعی مطرح شود كه نشد و این نشان می‌دهد كه شیوه‌های معمول چندان موثر نبوده و نیازمند تجدید نظر است. در بخش محیط زیست هم به دلیل تغییر نگرش و برخی سیاست‌ها، مشكلاتی برای محیط زیست ایجاد شد و همه شاهد بودیم كه حتی مناطق حفاظت شده و پارك‌های ملی از تعرض و تخریب مصون نماند.

این نشان می‌دهد كه بیلان كار كماكان منفی است. به طور كلی در یك جمع‌بندی می‌توان گفت در منابع پایه كشور، ما دستاورد مثبتی نداشتیم. بر همین اساس، سازمان‌های غیردولتی انتظار دارند اولاً‌ دولت و مجلس برای مجموعه منابع طبیعی و محیط زیست تعریفی ارائه كنند.

ثانیاً‌ بخش اصلی محیط زیست یعنی عرصه‌های منابع طبیعی را از زیرمجموعه وزارت جهاد كشاورزی خارج و برای آن منزلت ویژه‌ای كه در خور آن باشد ترسیم شود. افزون بر این ضروری است در اعتبارات و امكانات دولتی، جایگاه خاصی برای منابع طبیعی و محیط زیست در نظر گرفته شود و در تأمین اعتبارات، با توجه به این كه منابع طبیعی و محیط زیست منبع حیات محسوب می‌شوند مورد توجه قرار گیرند.

نكته دیگر حائز اهمیت، اجرای قوانین است. چرا كه اگر قوانین درست و به موقع اجرا شود دیگر شاهد پدیده شوم زمین‌خواری نخواهیم بود. در حالی كه امروزه به دلیل نبود اهرم‌های قانونی و اعمال به موقع قانون، سوء استفاده متجاوزان و فرصت‌طلبان تا آنجا پیش رفته كه عرصه‌های منابع طبیعی آستانه تحمل خود را از دست داده‌اند و هر روز شاهد تخریب بر اثر رانش، طوفان و سیل هستیم كه ناشی از تخریب محیط زیست و تجاوز به عرصه‌های منابع طبیعی است.

سازمان حفاظت محیط زیست یك سازمان اداری نه زیست محیطی
عباس محمدی، مدیر گروه دیده‌بان كوهستان می‌گوید:«به نظر می‌رسد سازمان حفاظت محیط زیست اداره‌ای است مثل ادارات دیگر كه صرفاً‌ به دلیل آن كه از قبل وجود داشته می‌خواهد به حیات خود ادامه دهد. در حالی كه این سازمان باید با اداره ثبت و احوال تفاوت داشته باشد یعنی باید شور و شوقی كه لازمه یك سازمان زیست محیطی است در آن آشكار باشد.

وی می‌افزاید: «رفتاری كه این سازمان با محیط زیست دارد یك رفتار كاملاً‌ اداری است. نتیجه آن می‌شود كه وقتی احداث جاده در پارك ملی لار مطرح می‌شود كمترین واكنش‌ها را از طرف سازمان محیط زیست شاهدیم. چرا كه هر واكنشی باید در قالب اداری و ضوابط صورت بگیرد.

در حالی كه در شرایطی از این دست، سازمان باید مردم را به طور مثبت علیه اقداماتی كه به تخریب محیط زیست می‌انجامد برانگیزد و برای عموم روشن كند كه با احداث این جاده چه از دست می‌دهیم و چه بدست می‌آوریم تا از این طریق آنچه به نفع محیط زیست است حفظ و حراست شود.

اما می‌بینیم همه چیز منوط به تصمیم شورای عالی محیط زیست می‌شود. در حالی كه این شیوه نادرستی است كه تصمیم‌گیری درباره محیط زیست به گروهی واگذار شود كه همه آنها اجرایی هستند این واقعاً‌ ضعف بزرگی است كه در سازمان محیط زیست وجود دارد و تاكنون هم رفع نشده است.

مدیر گروه دیده‌بان كوهستان تصریح می‌كند: «حفظ و صیانت از محیط زیست نیاز به وزارتخانه مستقل دارد. به ویژه شورای عالی محیط زیست باید متشكل از كسانی باشد كه متأثر از كارهای اجرایی نباشند. براین اساس باید بخشی از اعضای شورای عالی محیط زیست از میان استادان دانشگاه و صاحبنظران غیردولتی انتخاب شوند ضمن آن كه اعضای دولتی شورا هم نباید تحت تأثیر جریان روز باشند.

گِله‌ تشكل‌های زیست‌محیطی
وی می‌گوید: «نكته دیگر، گله‌مند بودن تشكل‌های زیست‌محیطی است. این تشكل‌ها نامه‌هایی را كه به سازمان می‌دهند بی‌پاسخ می‌ماند حتی یك خط جواب نمی‌دهند كه شما بی‌ربط می‌گویید، یا حرفتان درست است. این نشان می‌دهد سیستم حاكم بر محیط زیست كشور بیمار است.

وقتی یك تشكل زیست محیطی و یا یك فرد علاقه‌مند به طور مجانی در این عرصه فعالیت می‌كند آیا شایسته است سازمانی كه متولی محیط زیست است با او چنین برخوردی داشته باشد.

مسلماً‌ وقتی تعاملی میان سازمان با تشكل‌ها نباشد وضعیت محیط زیست بهتر از این نمی‌شود. مثلاً‌ دفتر مشاركت مردمی كه ماهیت آن مشخص است هیچ‌گاه پاسخگوی تشكل‌ها و ارباب رجوع نیست یعنی هر موقع مراجعه می‌كنید می‌بینید به كار خودشان مشغول‌اند. رئیس این دفتر هم هیچ وقت حضور ندارد و همواره پاسخ كاركنان این دفتر هم این است كه ایشان دكتر است، استاد دانشگاه است، فلان‌جا كار می‌كند. یعنی این دفتر بیشتر جنبه‌ تشریفاتی دارد.

در حالی كه باید كسی كه متصدی این دفتر است علاقه‌مند و دلسوز باشد و این از آنجا نشأت می‌گیرد كه سازمان محیط زیست هم اداره‌ای است مانند سایر ادارات.

اینها بخشی از مسائلی است كه امروزه محیط زیست كشور با آن دست به گریبان است.

انفعال تشكل‌ها
علیرضا صدیق، دبیر اجرایی انجمن حفظ طبیعت می‌گوید: در سال 85مهمترین بحث، انفعال تشكل‌های زیست محیطی در برابر رخدادهای ناگوار محیط زیست بود مثلاً‌ در برابر سد سیوند، تشكل‌ها موضع‌گیری قاطعی نكردند.

نكته دیگر این كه دفاتر تخصصی سازمان محیط زیست در برگزاری مناسبت‌ها چندان نقشی ایفا نكردند بلكه این روابط عمومی سازمان بود كه به رتق و فتق امور مبادرت می‌كرد. این عملكرد سبب شد تا در روز هوای پاك، بر روی پلاكارد‌هایی كه به همین منظور تهیه شده بود جمله «روز ملی هوای پاك» درج شود و این نشان می‌دهد كه ستاد برگزار كننده تا چه اندازه نسبت به روز هوای پاك بی‌اطلاع بود.

وی ضمن انتقاد از عدم حمایت از تشكل‌های زیست محیطی در سال 85 گفت: در سال 85 تقریباً‌ از تمام تشكل‌های اجتماعی و فرهنگی حمایت شد بویژه وزارت كشور كمك‌های قابل توجهی به این تشكل‌ها كرد در حالی كه از نظر حمایت این سال یكی از بدترین سال‌ها برای تشكل‌های زیست محیطی بود.

به گفته صدیق «سازمان محیط زیست در مناقشات زیست محیطی بین سازمانی بسیار منفعل بود. این رویكرد سبب شد تا در بحث احداث جاده گلستان، وزارت راه كار خودش را انجام دهد. در بحث آزاد راه شمال و احداث بزرگراه جدیدی در استان گلستان هم سازمان برخوردی انفعالی داشت كه مورد انتقاد تشكل‌های زیست محیطی قرار گرفت.

اتفاق ناگوار دیگر برگزار نشدن نمایشگاه محیط زیست بود. اما در این میان اقدام مطلوبی كه از سوی سازمان حفاظت محیط زیست صورت گرفت گنجاندن بحث زمین پزشكی در دستور كار این سازمان بود كه می‌توان آن را گامی مثبت ارزیابی كرد.