حقابه تالاب ها کجاست؟

فرستاده شده در ۲۷ بهمن ۱۳۹۶

شدت گرفتن توفان ریزگرد ها در خوزستان این سئوال را مطرح کرده که چرا مسئولان دریچه سدها را باز نمی کنند تا حقابه تالاب ها به آنها برسد. چرا با وجود دست و پا زدن مردم در میان ذرات خاک مسئولان وزارت نیرو در این مهم تعلل می کنند.
ابتدائا باید به این مساله توجه داشت که اکنون فصل سرما و زمستان است و در فصل زمستان و بارندگی دریچه سدها عموما باز است. در واقع در این فصل کسی دریچه سد ها را نمی بندد و آن را باز می گذارند تا آب رودخانه مربوطه جاری شود و تنها مقدار کمی از آب را نگاه می دارند تا سد نمیرد و مخزن سد حداقل حجم لازم را داشته باشد و احیانا صدمه ای نبیند. در واقع مدیریت سد اجازه می دهد حدود 90 درصد آب رودخانه جاری شود برای این که مخزن سد جا داشته باشد و در بهار که برف ها آب می شود و سیلاب ایجاد می شود بتواند این سیلاب ها را مهار کند. سد باید با سیلاب ها پرشود و مانع بروز سیل های خطرناک شود و ضمنا بتواند در فصل گرما کشاورزی را حمایت کند. بنابراین در فصل زمستان سدها عموما باز هستند .

ریزگردهای اهواز

مساله دیگری که هست این است که تقریبا پنجاه درصد برق ایران از طریق سیستم هیدرو الکتریک تامین می شود. یعنی غالب سد های ایران، از سد دز گرفته تا بقیه، سدهای برق- آبی هستند. بنابراین وزارت نیرو ناچار است مقداری از آب را ذخیره کند و نگاه دارد تا به مدد آن و با فشار نیروی آب بر توربین ها، برق تولید کند. در غیر این صورت مقداری از تولید برق از دست می رود و چون برق کشور اکنون از طریق شبکه سراسری برق عرضه می شود اگر هر یک از سد ها از مسیر تولید برق خارج شود طبعا کل کشور دچار مشکل برق خواهد شد. و این مساله مهمی است که مشکلات زیادی را ایجاد خواهد کرد و بر زندگی مردم و معیشت آنها تاثیری منفی خواهد گذاشت.
ریزگرد به این صورت تشکیل می شود که خاکی که در مناطق خشک و در کف تالاب ها وجود دارد در اثر گرمای هوا و تابش خورشید خرد می شود و به غبار یا ذراتی ریز و سبک تبدیل می شود. چون جریان حرکت هوا از پایین به سمت بالا است این ذرات نیز در اثر گرمای منطقه و همراه با آن بالا می آید. لذا آنگاه که باد می وزد این ذرات را با خود حمل می کند توفان ریزگرد ایجاد می شود. بنابراین عمده آن چه که اکنون در ایران اتفاق می افتد و بویژه هموطنان ما را در اهواز و آبادان گرفتار کرده ناشی از خشک سالی و تغییر اقلیم است. در خوزستان اصولا بارندگی ها زمستانه است و در تابستان باران نمی بارد و بارندگی فقط در فصل زمستان صورت می گیرد. این بارندگی ها که قبلا بسیار سیل آسا بود اکنون بسیار کاهش یافته است. امسال میزان بارندگی چهل درصد میزان متوسط سی ساله خوزستان بوده و این بسیار اندک است و لذا خاک خشک می شود. درجه حرارت در این فصل نباید این قدر بالا باشد و در این فصل نباید تابش شدیدی وجود داشته باشد اما متاسفانه تابش شدید است و خاک هم خشک و در نتیجه توفان ریزگرد ایجاد می شود. طبق گزارش پنجم پانل بین المللی تغییر آب و هوا ( IPCC ) که بیش از 2000 دانشمند در سطح جهان عضو آن هستند درجه حرارت کره زمین نسبت به دوره ماقبل صنعتی 0.9 درجه بالا تر رفته. این رقم متوسط افزایش را نشان می دهد و در برخی مناطق، مانند بخش هایی از خاور میانه، این افزایش بیش تر است. در این فصل در واقع این گرمای کره زمین است که بال های خود را بر فراز جنوب ایران گسترده است و عامل ایجاد ریزگرد هاست. رها کردن حقابه تالاب ها کاری است که حتما باید، به هر قیمتی شده، صورت گیرد، اما در کوتاه مدت و در فصل حاضر اثر ملموسی نخواهد داشت. سد آتا تورک و سد ایلیسو در ترکیه که اولی 50 و دومی 43 میلیارد متر مکعب ظرفیت دارد هر دو فاجعه اند. فاجعه ای که کلیه تالاب های عراق را خشک خواهد کرد و تا کنون نیز چنین کرده و چشمه های تولید ریزگرد عظیمی ایجاد کرده است. اما در ریزگرد های کنونی خوزستان نقش مهمی ندارند.

 

 

رها کردن سهمیه تالاب ها مانع بزرگ دیگری نیز بر سر راه دارد، مانعی که خود مردم ایجاد می کنند. فرض کنید که وزارت نیرو آب را رها می کند تا به تالاب ها برسد ولی از پشت سد تا خود تالاب گاه ده ها و حتی صد ها کیلومتر فاصله است. در این فاصله مردم ،کشاورزان و جامعه دهقانی قرار دارند و اینها آب را برداشت و از آن استفاده می کنند. برنامه ریز و مدیر آب را رها می کند تا به تالاب برسد اما کشاورزان چندان از آن آب برمی دارند که باز هم چیزی از آن به تالاب نمی رسد. برای مثال شما می بینید که در دریاچه بختگان آبی نیست ولی بالاتر از آن عده زیادی برنج کاشته اند. در واقع این برنج کاران سهمیه تالاب را برداشته اند. بنابراین نمی توان تنها با انتقال آب به دریاچه سدها و رها کردن حقابه تالاب ها مشکل را حل کرد. حل این مشکل نیازمند مشارکت اجتماعی، کار آموزشی سنگین و طولانی در میان کشاورزان، به بازی گرفتن مردم در حل مشکلات آب و نیز کاستن از فشار کشاورزان بر زمین از طریق ایجاد شغل هایی جانشین در زمینه های دیگری غیر از کشاورزی است. برای مدیریت صحیح مشکل ریزگرد ها کار بسیار عظیمی لازم است. باید مشارکت اجتماعی عظیمی را به راه انداخت، صنعت گردشگری و صنایع کوچک و متوسط را تقویت کرد، الگوی کشت و مصرف را تغییر دارد و برای رهایی از وابستگی به برق آبی در صنعت انرژی خورشیدی و بادی سرمایه گذاری سنگینی انجام داد.