بختک توسعه و خواب نا آرام آبادی ما

فرستاده شده در ۹ آذر ۱۳۹۵

بختک توسعه و خواب نا آرام آبادی ما

مقاله ای که تحت عنوان فوق می خوانید نوشته آقای دکتر موسی عنبری دانشیار گروه مطالعات توسعۀ اجتماعی دانشگاه تهران است. اما قبل از آن نظر آقای دکتر طباطبایی یزدی، از اساتید دانشگاه مشهد، را در باره این مطلب آورده ایم که از زاویه جدیدی به توسعه روستایی می نگرد. از آقای مهندس ابوالفضل میر قاسمی که این مطلب را لطف کرده و فرستادند تشکر می کنیم.

————-

الگوهای توسعه روستایی از بدو انفلاب تا کنون (از قبل آن بی اطلاعم) تنها با دیدگاه رفاه طلبی شهری ها برنامه ریزی و ارائه شده است. بطور مثال چون اولویت اول شهرنشینان مسائل رفاهی مثل حمام و راه و دارو و درمان بوده برای روستائیان هم همین الگو پی گیری می شده است که البته اشکالی هم ندارد. اشکال عمده این است که هیچ گاه به فکر ایجاد درآمد پایدار برای روستایی نبوده ایم. حتی وقتی به اشتغال آنها پرداخته شده موضوعی مثل صنابع دستی و فرش بافی که مورد علاقه قشر شهری است مورد نظر قرار گرفته و هرگز به مهارت اصلی مردم که کشاورزی و دامداری است توجه جدی نشده است چرا که قشر شهری کاملا با این مقوله بیگانه است.

1824418

از طرف دیگر آن چه تا کنون از طرف نهادهای دولتی که مسئولیت مستقیم در موضوع کشاورزی و دام دارند، انجام شده صرفا اجرای الگوهای شکست خورده و کاملا مخرب مانند استفاده بیش تر از آب زیرزمینی و یا آبهای انتقالی از سدهای بزرگ برای مصرف در این بخش (همراه و یا بدون بهینه سازی نحوه مصرف) است که به همت مافیای آب در وزارت نیرو با هزینه های سرسام آور اجرا و به ثمن بخس در اختیار این بخش قرار می گرفته است.

اعتقاد دارم که اشتغال پایدار تنها با اتکاء به مهارت های بومی و دانش سنتی قابل پی گیری است و نه با الگوهای تقلیدی و کپی برداری شده از دیگران.

طباطبایی یزدی

———————-
بختک “توسعه” و خواب ناآرام آبادی ما

نوشته آقای دکتر موسی عنبری
دانشیار گروه مطالعات توسعۀ اجتماعی دانشگاه تهران،

img_3116

بختک “توسعه” باوری نافذ اما کسالت آور و مبهم است که بر اجتماع های محلی و آبادیها سایه افکنده و اجازه تنفس آسان و لذت از زندگی بی آلایش را به آنان نمی دهد. این بختک به روستاییان القا کرده است که عقلانی نیستند و باید دانستن، عقلانیت و توسعه را از دیگران یاد بگیرند. در واقع، باید عقلانیت را از شهر وارد کنند. تاکنون بر آبادی ها، چنین بختکیحکومت کرده است. پیمانکاران “توسعه” و در رأس آنها سازمانهای اجرایی، هواداران اصلی این بختک بوده اند. آنها متأثر از مفروضات بنیادین ادبیات روان شناسی و عقلانیت از بالا به پایین مهندسی، پرداختی فنی از توسعه ارائه کرده اند و آن قدر توسعه را آماده، سریع الوصول و بی تناسب با نیازها و خواسته های مردمی آبادی نشینان تحلیل کرده اند که الگوی ” توسعۀ مجانی” را به آنان آموزش داده اند. آنان با فرض نوگریزی و خلاقیت نداشتن آبادی نشینان، مفهوم جادویی “تغییر” و تکنیک ” مداخله” را ساخته اند و می خواهند زندگی آبادی نشینان را تغییر دهند.

is

این مقاله، با تأکید بر زمینه های فرهنگی اجتماع های روستایی ایران، دو شکل نقد به ادبیات و عملکرد توسعه در کشور را مطرح می کند:

نقد اول، دارای وجهی نوستالژیک و از ” زبان گود” است که با نام “بختک توسعه” مطرح می شود. نقد دوم، عملگرایانه و کارکردی است و با عنوان معضل ” توسعۀ مجانی”بیان می شود.

مقاله را از طریق لینک زیر دریافت کنید.

bakhtak-tosea-abadi-ma