کمبود آب و اثر آن بر تولید غذا
فرستاده شده در ۱۳ دی ۱۳۹۶
مقاله ای از لستر آر براون
یکی از دلایل تنش ها و منازعاتی که در گوشه و کنار جهان پدید می آید، غیر از سوء مدیریت و سوء استفاده از منابع، تخریب عرصه های حیات و کمبود منابع طبیعی است. کمبود آب مهم ترین آنهاست. کمبود آب دو خصلت دارد یکی آن که جهانی ست و دیگر آن که جدید است و بشر هیچ تجربه ای در مقابله با چنین کمبود عظیمی ندارد. برخورد صحیح با آن و تلاش برای حل این معضل علاوه بر درک عظمت آن نیازمند خلاقیت است. باید در باره آن فکر کرد و علم و تجربه تاریخی و جهانی را به کار گرفت. و باید در باره آن آزادانه و مفصل بحث و جدل کرد. در مقاله ذیل که بخشی از کتاب جدید لستر براون متفکر بزرگ محیط زیست جهان است نکاتی چند در این باره آمده که قابل تامل است. شما را به خواندن آن دعوت می کنیم.
لستر راسل براون (Lester Russel Brown) تحلیل گر محیط زیست ایالات متحده
در مناطقی که رو به خشکی دارند کمبود آب سطحی کاملا مشهود است زیرا دریاچه ها و رودخانه ها پیوسته ناپدید می شوند و این به وضوح قابل رویت است. اما تهی شدن آبخوان ها قابل رویت نیست. از آن جا که آبخوان های زیر زمینی دیده نمی شوند غالبا تهی شدن آبخوان زمانی آشکار می شود که چاه ها خشک می شوند. پرسش اصلی این است که چه وقت ترکیب کمبود آب سطحی و کاهش آب زیر زمینی منجر به کاهش محصول غله جهان خواهد شد؟
ممکن است پاسخ این سوال را ما هم اکنون گرفته باشیم. پس از شصت سال رشد سریع محصول غله جهان به نظر می رسد که این رشد در سال های اخیر کند شده است. در فاصله سه ساله بین سال های 2013 و 2016 میلادی محصول غله جهان رشد ناچیزی داشته است. آیا رشد کند محصول غله در این سه سال نشانه ای است از انتقال از یک قرن رشد مداوم محصول غله به دورانی که در آن محصول کاهش می یابد؟ ما نمی دانیم. اما با توجه به این که اکنون در بسیاری از کشور ها وسعت زمین های آبی پیوسته در اثر تهی شدن آبخوان ها کاهش می یابد و در بسیاری دیگر نیز محصول غله به علت بیابان زایی روی به کاهش دارد، روشن است که این سناریو را می بایست مورد توجه قرار داد.
در نگاه به پیش قابل تصور است که کمبود رو به افزایش آب ممکن است ظرف چند سال آینده محصول غله جهان را کاهش دهد. برای اولین بار در تاریخ جدید ممکن است ما اکنون وارد دورانی شده باشیم که در آن آب کافی برای گسترش مداوم تولید غله جهان وجود ندارد، چه برسد به آن که بتواند تولید غله جهان را با چنان سرعتی افزایش دهد که بتواند نیاز های 81 میلیون نفری را که هر ساله به جمعیت جهان افزوده می شوند نیز تامین کند.
روند تاریخی رشد زمین های آبی جهان هم آگاهی دهنده و هم نگران کننده است. در خلال نیمه اول قرن بیستم زمین های آبی جهان تقریبا سه برابر شد و میزان آن که در سال 1959 میلادی اندکی کم تر از 250 میلیون جریب بود تا سال 2000 به قریب 700 میلیون جریب افزایش پیدا کرد. بین سال 2000 تا 2010 میلادی این گسترش تنها 10 درصد بود. از آن زمان تا کنون رشد آبیاری به حالت توقف در آمده است. در برخی کشورها اکنون مساحت زمین های آبی پیوسته در اثر تهی شدن آبخوان ها و خشک شدن رودخانه ها کاهش می یابد.
اکنون 18 کشور جهان که در مجموع بیش از نیمی از جمعیت جهان را در خود جای داده اند پیوسته غذای خود را به درجات مختلف از طریق بهره برداری بیش از حد از آب زیر زمینی تامین می کنند. از میان این کشور ها می توان به سه تولید کننده بزرگ غله یعنی چین، هندوستان و ایالات متحد اشاره کرد که در مجموع بیش از نیمی از محصول غله جهان را تولید می کنند. سایر کشورهای پر جمعیتی که بهره برداری بیش از حد دارند عبارتند از پاکستان، مکزیک و ایران.
از نظر کمیت آبی که از آبخوان های زیر زمینی برداشت می شود هندوستان با 210 میلیارد متر مکعب در سال مقام اول را دارد. چین و ایالات متحد برای کسب مقام دوم به هم بسیار نزدیک اند. چین 105 میلیارد متر مکعب وایالات متحد 100 میلیارد متر مکعب در سال برداشت می کنند. تعجب آور آن که حجم آبی که هند از زیر زمین تلمبه می کند معادل مجموع آب چین و ایالات متحد است. بنابراین شاید تعجبی ندارد که سفره های آب زیر زمینی در تمام ایالت های هند پیوسته پایین تر می رود. در این کشور پر جمعیت چاه های کم عمق پیوسته خشک می شود و در نتیجه کشاورزان کوچک که توانایی حفر چاه های عمیق تر را ندارند از آب آبیاری محروم می شوند.
یک دهه پیش بانک جهانی برآورد کرد که 200 میلیون نفر از جمعیت 1.31 میلیارد نفری هند با غله ای تغذیه می شوند که از بهره برداری بیش از حد از آب زیر زمینی به دست می آید. در چین که جمعیت آن 1.37 میلیارد نفر است به نظر می رسد که غذای 60 میلیون نفر از مردم از طریق بهره برداری بیش از حد حاصل می شود. اگر در این دو کشور 260 میلیون نفر از طریق تلمبه کردن بیش از حد آب تغذیه می شوند در کل جهان چه تعدادی از مردم چنین وضعیتی دارند؟ از آن جا که در بسیاری از کشور ها اطلاعات دقیقی درباره میزان بهره برداری بیش از حد از آب وجود ندارد ما می توانیم با برآوردی حدودی میزان بهره برداری بیش از حد از آب را در هفت کشور دیگری که در فهرست کشورهای پر مصرف قرار دارند معین کنیم تا نسبت به تعداد کسانی که در سطح جهان چنین وضعی دارند درکی پیدا کنیم. با اتکا به اطلاعاتی که در مورد سایر کشورهایی که بهره برداری بیش از حد دارند از جمله ایالات متحد ، پاکستان، اندونزی، ایران، فیلیپین، مکزیک و یمن موجود است، برآورد محافظه کارانه نشان می دهد که تعداد مردمی که در سطح جهان با غله حاصل از بهره برداری بیش از حد از آب تغذیه می شوند بالغ بر 390میلیون نفر است.
نقل از کتاب بحران آب نوشته لستر براون
سلام و با عرض تشکر با توجه مطالب عنوان شده به نظر می رسد که برای حل بحران جدی آب در ایران ضرورتا بایستی راه حل های موثر و عملی ارئه و اجرا گردد. اولین سئوالی که نخست در ذهن متبادر می شود این است که دامنه و گسترش مصرف بی رویه تا کجاست. احتمالا بخش کشاورزی بزرگترین آن است و لیکن با توجه به نیاز کشور های در حال توسعه تا چه میزان از مصرف بی رویه کاست ؟ آیا راهکار هائی مانند استفاده از آبیاری قطره ای و یا تغیر نوع کشت محصولات کشاورزی و تغییر نوع بذر مفید خواهند بود و یا خیر. در بخش بهداشت آیا استفاده مجدد از پساب های فاضلاب برای بخش صنعت مثلا برجهای خنک کننده تبخیری و فضای سبز می توانند پوشش قابل توجهی را برای کمبود آب جبران کنند. چگونه باید برای حل بحران قدم های عملی برداشت؟ Reply