کابوس آبادی اقلیمی
کابوس آبادی اقلیمی و یا توافق جدید سبز؟
“همه چیز تغییر خواهد کرد اما تنها در مدت زمان کوتاهی، ماهیت آن در دستان ماست” (نائومی کلاین) “به فرزندان خود چه خواهید گفت وقتی از شما می پرسند چرا کاری انجام ندادید زمانی که می توانستید؟” (فریادهای یکی از فعالان اقلیمی بازداشت شده در برابر دفتر مرکزی نیویورک تایمز).
ماه ژوئن و ژولای سال 2019 گرمترین ماهی بود که انسان ها در سیاره زمین تجربه کرده اند. اما برای دانشمندان آنچه موج های گرما در قطب شمال سبب می شود، بیشتر از خود موج گرما موجب نگرانی است. به طور مثال موج های گرما در گرینلند توانسته اند دما را 10 تا 15 درجه افزایش دهند. این میزان افزایش دما کافی بود تا در یک روز 12 میلیارد تن یخ آب شود. یخ های قطبی با سرعت “غیرمنتظر ه ای” آب می شوند و تغییراتی که دراقلیم قطب شمال اتفاق می افتد، برای کل نظام آب وهوایی سیاره ویران گر خواهد بود. امروز اغلب گزارش های تحقیقاتی جدید اقلیمی از عنوان ” غیر منتظره” استفاده می کنند تا شاید بتوانند سیاست گذاران کشورها را برای واکنش برانگیزند. سیاست گذارانی که دبیرکل سازمان ملل آقای گوترش، آنها را برای اجلاس فوری ماه سپتامبر به نیویورک فرا خوانده است تا روند رو به افزایش گازهای گلخانه ای را معکوس کنند.اجلا س هایی که بعدا ز 30 سال به نتیجه نرسیده اند و سیاست مدارانی که به گفته های دانشمندان اعتنای چندانی ندارند،چرا که پذیرش واقعیت ها از سوی آن ها به معنای لزوم وضع قوانینی در جهت قطع مصرف سوخت های فسیلی خواهد بود. در همین ارتباط خبرنگار کلایمیت نیوز ماه ژوئن از بن آلمان (همزمان با موج شدید گرما ) گزارش می کند: “کشورهای نفتی همچون عربستان، روسیه و کویت بعد از شش ماه انکار (دانش اقلیمی) و زیر سوال بردن آخرین یافته های دانشمندان هیات بینامللی تغییر اقلیم (IPCC ) مذاکرات بین المللی را که می خواست “گزارش ویژه یک و نیم درجه” را در دستور کار کشورها قرار دهد به بن بست کشاندند “. به طور مشخص” عربستان در تخریب این مذاکرات (از سال گذشته) پیش گام بود و بقیه همراهی اش کردند” . هرچند که اغلب رهبران کشورهای جهان شمال(پیشرفته) همچنان پذیرای به تاخیر افتادن تغییر فوری سیاست ها هستند، اما نمایندگان هفت کشور از جمله سوییس، مکزیک و کره جنوبی (با تیشرت سفیدی که بر روی آن نوشته بود” علم قابل مذاکره نیست” )، به همراه نمایندگان جزایر کوچک اقیانوس آرام که در افق سیاست های کنونی هیچ آینده ای برای خود نمی بینند، به شدت به روند مذاکرات معترض شدند. اگر دولت ها پذیرای یافته های دانشمندان نباشند و از هدف “یک ونیم درجه ” برای مهار گرمایش جهانی شانه خالی کنند به استقبال خطرات بی شماری می روند که در نهایت می تواند منجر به انقراض بشر و بسیاری از موجودات روی زمین شود. هرج و مرج های اقلیمی در بهار و ابتدای تابستان سال 2019 شدت و افزایشی چشمگیر داشته است. برای مثال، توفان گسترده بهار سال 98 در ایران و توفان عظیم آیدای(IDAI ) در مالاوی، موزامبیک و زیمبابوه چندین میلیون نفر را نیازمند کمک های فوری کرد. بارش های سنگین و طغیان گسترده رودخانه های آمریکا و به تناوب سیلابی شدن دو سوم مساحت کشور در 25 ایالت، باعث اعلان وضعیت اضطراری سیلاب در بهار امسال شد و علاوه بر صدمات بسیاری که به خانه ها و زمین های کشاورزی وارد شد، محوطه پایگاه نظامی هوایی آمریکا در نبراسکا و 30 ساختمانش غرق سیلاب شدند.
هجوم موج های گرمایی به هندوستان باعث مرگ 6 هزار نفر و خالی شدن منابع آب در شهر 10 میلیون نفری چنای ( Chennai ) و نزاع بر سر آب شد. موج گرما در ایران، خاورمیانه و شمال آفریقا در تابستان، دمای هوا را به بالاتر از 50 درجه رسانده است. کوپرنیکوس (برنامه خدماتی و دیده بانی اروپا از تغییرات اقلیمی بر روی زمین ) و دانشمندان مستقر در قطب شمال گزارش می کنند سرزمین های قطبی در آلاسکا، شمال کانادا، سیبری و گرینلند، بعد از استقرار پی در پی موج گرما از بهار امسال تا به اکنون، نه تنها یخ هایشان به سرعت ذوب می شوند بلکه دچار خشکی عظیمی نیز شده اند. این عرصه های طبیعی بوسیله صاعقه های پرشمار ( به طور مثال 10 هزار در دو روز تنها در محدوده ای کوچک) دچار” آتش سوزی های بی سابقه ای ” شده اند. در سیبری به تنهایی 21 میلیون هکتار جنگل تا کنون سوخته و این آتش سوزی ها همچنان ادامه دارد. جنگل های زاگرس ایران نیز دچار آتش سوزی های گسترده ای شده اند.
هرج ومرج های اقلیمی در بهار و ابتدای تابستان سال 2019 شدت و افزایشی چشمگیر داشته است. برای مثال، توفان گسترده بهار سال 98 در ایران و توفان عظیم آیدای در مالاوی، موزامبیک و زیمبابوه چندین میلیون نفر را نیازمند کمک های فوری کرد.
“کارل متیسن” خبرنگار کلایمت هوم نیوز در گزارشی از روند مذاکرات به بن بست رسیده، می گوید: “چرا نمایندگان عربستان با وجود تجربه موج گرما، خشکی شدید و کمیابی آب، با یافته های “گزارش ویژه یک ونیم درجه ” مخالفت می کنند؟ “او در ادامه تحلیل می کند “. ” باید بدانیم این گزارش چه نتایجی را برای آن ها در پی دارد. برای مثال، خانواده سعودی با درآمدهای نفتی می تواند یارانه به غذا، سوخت و بسیاری از اقلام مصرفی روزانه و خدماتی شهروندانش انتصاص دهد. بدون این موارد حکومت خودکامه و ثروت اندوز آنها سقوط خواهد کرد. آن ها ” بهار عربی” را پیش چشم دارند و تنها دلیلی که آنها هنوز قدرت دارند، نفت است. 44 درصد از تولید ناخالص ملی شان و 89 درصد درآمدهایشان از میادین نفتی است. “پیامدهای این گزارش کاهش تقاضای 40 تا 77 درصدی را تا سال 2050 خبر می دهند .همچنین به گزارش گروهی از محققان که در مقاله(Nature) منتشر شده، برای هدف “یک ونیم درجه” دیگر ” نباید هیچ زیرساخت سوخت های فسیلی در هیچ جا و هیچ وقت دیگری ساخته شوند. زیرساخت های موجود به تنهایی می توانند تا پایان عمرشان 658 میلیارد تن دی اکسیدکربن انتشار دهند که 358میلیارد تن آن برای تولید برق از نیروگاه است. اما همین حالا بیش از هزار نیروگاه حرارتی دیگر در دست برنامه و طرح هستند که 20درصد آنها در چین است. آنها 188 میلیارد تن دیگر در آینده به جو انتشار می دهند. مجموعا 846 گیگاتن انتشار داده خواهد شد اگر تمام طرح های نیروگاهی ساخته شوند و تمام زیرساخت ها تا پایان عمرشان کار کنند. اما بنا به گزارش(IPCC) بودجه کربن باقیمانده برای شانس 50 تا 66 درصدی مهار به ” یک ونیم درجه” تنها 42 0 تا 580 میلیارد تن است.ا ین به چه معناست؟ تمام طر حها و برنامه ریزی های توسعه ای و جدید باید متوقف شوند. اما همچنان 188 میلیارد تن دیگر باقی می ماند که برای داشتن شانس نصف نصف احتیاج است مازادا نتشار از نیروگاهها، صنعت، خودروها و هواپیماها متوقف شوند. علاوه بر آن گسترش پروژ ههای جذب و ذخیر هسازی کربن تنها م یتوانند شانس بیشتری برای مهار گرمایش جهانی فراهم آورند. ” جز دول تهای نفتی، شرک تهای بزرگ سوخ تهای فسیلی (که از دهه هفتاد درباره تغییرات اقلیمی می دانستند) از بزرگترین مخالفان مهار گرمایش جهانی هستند. سرمایه داران این شرکت ها، میلیاردها دلار صرف گسترش و تبلیغ ایده های بازار آزاد، خریدن سیاست مداران و راه اندازی مراکز قلابی علمی انکار گرمایش جهانی کرده اند تا از تغییر سیاست ها جلوگیری کنند. آنها در حاشیه مذاکرات اقلیمی، پروژه های جذب و ذخیره سازی کربن خود را به عنوان راه کاری بدیل تبلیغ می کنند؛ چراکه همچنان می خواهند صنایع خود را گسترش دهند تا سود بیشتری کسب کنند. در حالی که” گلن پیترز ” دانشمند اقلیمی نروژی در حوزه بودجه بندی کربن می گوید: ” چنین پروژه هایی نمی توانند در ابعاد گسترده ای کربن را از اتمسفر جذب کنند و این اقدامات بدون کنار گذاشتن سریع سوخت های فسیلی، امکانی برای دستیابی به اهداف یک ونیم درجه و حتی دو درجه فراهم نمی کنند “. در صدر قدرتمندترین شرکت های بزرگ سوخت های فسیلی، دو شرکت اگزون موبیل و برادران کخ قرار دارند که باید اعتراف کرد کاخ سفید، کنگره و مجلس سنا را خریده اند تا سیاست های آمریکا را در جهت اهداف و سود شرکت های خود پیش ببرند.
“تیلرسون ” مدیر سابق شرکت نفتی اگزون موبیل و اولین وزیر خارجه دولت ترامپ از پوتین برای گسترش روابط بیشتر که منجر به را هاندازی مجدد پروژه نفت و گاز بین دو شرکت روس نفت و اگزون موبیل شد، مدال گرفته است. روزنامه نگاران ( DeSmog UK ) بعد از 4 سال تحقیق و دنبال کردن سرنخ ها در گزارشی از “شبکه سیاست مداران، لابیگرها و گرو ه هایی در شبکه های اجتماعی که از سوی برادران کخ ( Koch brothers ) و (Robert Mercer ) تامین مالی می شوند، پرده برداشتند. آنها با راه اندازی و تغذیه اتاق های فکر تشویق بازار آزاد به انکار گرمایش جهانی و هراس افکنی درباره سوسیالیسم می پردازند و با دادن رشوه و اعمال نفوذ بر سیاست گذاران، مانع از تصویب قانون هایی می شوند که ا ز محیط زیست حفاظت می کند. این شبکه که از آمریکا تا اروپا را دربر می گیرد علاوه بر انگلستان سایر کشورها را به جدایی از اروپا تشویق می کند. آنها همچنین در اروپا و آمریکا علاوه بر ملی گرایی افراطی، اسلام هراسی و مهاجرستیزی را تقویت می کنند. نام هایی چون “بوریس جانسون ” از حزب محافظه کار انگلستان، “پمپئو ” وزیر خارجه فعلی آمریکا و “جان بولتون ” مشاور امنیت ملی ترامپ که تصمیم او را برای خروج از توافق پاریس “عالی ” خوانده بود در بین آنهاست. ” آنگونه که وزیر نفت ایران آقای زنگنه از جلسات اوپک نقل می کند، “پوتین ” و “بن سلمان ” به تنهایی در جلسات خصوصی برای اوپک تصمیم می گیرند و بازار نفت را تنظیم می کنند. تحریم نفت ایران از سوی آمریکا به زور ماشین جنگی اقتصادی و نظامی اش بازار بزرگتری را در اختیار آنها قرار داده است. آمریکا اکنون بزرگترین تولیدکننده نفت شده و روسیه و عربستان بیشترین سهم صادرات نفتی را در اختیار گرفته اند. همچنین آمریکا صادرات گاز طبیعی خود را که از روش های نامتعارف جدید ( قیرشن و فرکینگ) تولید می کند، به بیش از4 میلیارد متر مکعب رسانده تا بیش از نیمی از سهم صادرات گاز جهانی را به نفع شرکت های نفت و گاز آمریکایی در اختیار بگیرد. وزارت انرژی آمریکا و ترامپ، گاز طبیعی صادراتی آمریکا را “مولکول های آزادی ” نامیده اند؛ چراکه به گفته آنها آزادی و رفاه را برای خریداران در جهان به ارمغان خواهد آورد! در زمانی که همین صنایع فسیلی موجود، جهان را از هدف یک ونیم درجه عبور می دهد، رقابت بر سر ریختن بنزین بیشتر بر آتش تنور گرمایش جهانی و یا به تاخیر انداختن تصمیمات برای پذیرش دماهای بالاتر چه معنایی می تواند داشته باشد؟ دانشمند اقلیمی آمریکایی “مایکل مان ” در کتابی به نام “اثر دیوانه خانه ای ” به این موضوع می پردازد. او می نویسد: “ممکن است تصور کنید با وقوع یک فاجعه مانند آتش سوزی در یک خانه، همه با درک موضوع،اختلا ف هایشان را کنار می گذارند و با سرعت، هماهنگی و همدلی عمل می کنند.اما برعکس ممکن است به جان هم بیفتند، در دست زدن به اقدامات خطرناک از هم پیشی بگیرند و کار را به جایی برسانند که دیوانه ها از آتش خطرناکتر شوند “. این توضیح کوتاهی است که او برای “پدیده ترامپ و خروج از پیمان های اقلیمی، استخراج دیوانه وار زغال سنگ در آمریکا، ظهور دوباره پوپولیسم،بیگانه هراسی، جنگ های داخلی، ایجاد کشورهای ورشکسته و تئور ی های توطئه ” به ما می دهد.
هجوم موج های گرمایی به هندوستان باعث مرگ 6 هزار نفر و خالی شدن منابع آب در شهر 10 میلیون نفری چنای و نزاع بر سر آب شد. موج گرما در ایران، خاورمیانه و شمال آفریقا حتی قبل از شروع تابستان دمای هوا را به بالاتر از 40 درجه رسانده است.
خانم “کورتز ” نماینده دموکرات کنگره و از معماران “توافق جدید سبز (نیودیل سبز) ” درباره لزوم اقدامی فوری م یگوید: “آهسته پیروز شدن در مقابل تغییرات اقلیمی چیزی نیست جز شکست ” و “آیا مردم به نفع شرکت های نفتی به خودشان کمتر اهمیت خواهند داد؟ من اینطور فکر نمی کنم “. او در واکنش به “جو بایدن ” که در کار زار انتخاباتی اش از طرحی “میان هر و ” صحبت می کند، گفته است: “کسانی که تاخیر در اجرای سیاست های اقلیمی را جایز می دانند خیلی بهتر از منکران تغییرات اقلیمی نیستند “. توافق جدید سبز، آمریکا را ظرف 10 سال عاری از سوخت های فسیلی می کند تا فرصت برای کاهش آن در سایر کشورها و مهار گرمایش جهانی فراهم شود. همچنین پیامد چنین توافقی باعث کاهش تنش هایی خواهد شد که آمریکا در خاورمیانه ایجاد می کند؛ منطق های که در آن نفت فراوان و آب کمیاب است و چندین سال است که در معرض تنش های شدید امنیتی و اقلیمی قرار دارد. در گردهمایی “شورای آتلانتیک ” در آمریکا که همزمان با سیلاب های گسترده ایران جلسه ای ویژه تشکیل داده بود، محقق ایرانی “کاوه مدنی” ، “پیتر گلیک ” و “کاترین ورر ” به تشریح تهدیدا ت امنیتی اقلیمی و اظهارات وزیر نیروی ایران پرداختند. “کاترین ورر ” در بخش هایی از ارائه تحقیقاتش گفت: “تصمیم سازان اغلب خطرات امنیتی اقلیمی را فراموش می کنند؛ چر اکه آنها کاملا متوجه خطرات نیستند “. همچنین کاوه مدنی در این جلسه تاکید کرد که بیان اینکه “تغییر اقلیم در حال تحمیل شدن به کشور است ” نباید بهانه ای برای سرپوش گذاشتن بر ناکارآمدی ها در زمینه مدیریت منابع آب و مدیریت بحران باشد. سیلاب های بی سابقه ای که از آخرین روزهای سال 97 از گلستان تا خوزستان، تقریبا تمام ایران را فرا گرفته بود، بعد از چند ماه همچنان کشور را دچار بحران های دامنه دار جدی کرده است. وزیر نیرو در روز پنجم فروردین ماه که برای بازدید از سد سلیمان تنگه به مازندران رفته بود در مصاحبه ای گفت: “سال گذشته در همین مقاطع زمانی کشور ما یکی از خشک ترین سال های آبی نیم قرن اخیر خود را سپری می کرد، اما بلافاصله پس از پشت سر گذاشتن این پدیده سخت که امروزه در ادبیات از آن به عنوان ساختار اقلیمی
یاد می شود با چنین سیلاب های بزرگی روبه رو می شویم.این مساله
نتیجه تغییرات اقلیمی است که بر کره زمین در حال تحمیل شدن است.به طوری که پس از گذر سال های خشک شدید بلافاصله ترسالی های شدیدی رخ می دهد. ”
گرچه بنا بر آنچه دانشمندان شرح می دهند سیلاب های گسترده ای نظیر آن چه در ایران رخ داد در اثر پیامدهای گرمایش جهانی و تضعیف و اختلال در رودبادهای قطبی (Jet Stream ) رخ می دهد و ممکن است بارها دوباره و حتی شدیدتر رخ دهد.اما استقبال نکردن از تمام یافته های آن ها در مذاکرات اقلیمی نشان می دهد همچنان خطرات تغییرات اقلیمی دست کم گرفته شده و یا از سیلاب ها به عنوان نشانه هایی از تغییرات مثبت اقلیمی برای بهره برداری منابع آبی استقبال می شود.
تحقیقات دانشمندان بسیاری از جمله “پاولب کویت ” مدتهاست نشان داده “گرمایش جهانی در قطب شمال شدیدتر شده و باعث تشدید حرکت پیچ و تاب خوران رودبادهای قطبی ( Meandering Jet Stream ) می شود. رودبادهای قطبی که نظام آب و هوایی ما را هم جابه جا می کنند اکنون با روندی افزایشی و بی سابقه سیلاب ( Flood ) و تشنگی (Drought ) را در سطح سیاره دست به دست می کنند که این تهدیدی جدی برای امنیت غذایی در زمین است. رودبادهای مختل شده هر سال دامنه های بلندتری را طی می کنند و به طور غیر معمولی از مدارهای شمالی تا مدارهای جنوبی کشیده می شوند. این رودبادها در حالی که با اختلال و کندی پیش می روند باعث توفان و بارش های منجر به سیلاب در مناطقی می شوند که مورد انتظار نبوده و یا موجهای گرمای شدید را به مناطقی می برند که سابقه ای در این خصوص نداشته است.
تغییرات اقلیمی به سرعت خطرناکتر می شود. انتشار دی اکسیدکربن ناشی از آتش سوزی جنگل های قطب، آزاد شدن دی اکسید کربن و متان از زمین سابقا یخ زده، جذب گرمای بیشتر از نور خورشید در نواحی قطبی که به علت کاهش انعکاس نور در اثر ذوب یخ ها رخ می دهد همه بازخوردهای مثبتی هستند که ما را به فراتر از همه پیش بینی های اقلیمی دانشمندان IPCC می برند و
در صورت عدم توقف انتشار گازهای گلخانه ای می توانند زمین را به کابوس آبادی اقلیمی مبدل کنند. ”
انتشار گازهای گلخانه ای به واسطه اضطرار اقلیمی فعالیت های انسانی علاوه بر اینکه جهان ما را بیش از اندازه گرم کرده، باعث اضطرار اقلیمی نیز شده است. سناتور دموکرات “برنی سندرز ” در پاسخ به اضطرار اقلیمی با برنامه “توافق جدید سبز ” به میدان مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال 2020 آمده است؛ چراکه به گفته دانشمندان ( IPCC ) تنها 12سال فرصت است تا از تغییرات اقلیمی غیرقابل بازگشت و فاجعه بار جلوگیری کنیم. او می گوید آمریکا باید در این چرخش بزرگ پیش قدم باشد تا فرصت کافی برای رساندن انتشار کربن به صفر تا سال 2050 برای سایر کشورهایی فراهم شود که سهم کمتری در انتشار کربن داشته اند. او تاکید می کند با برنامه اش طی مدت 10 سال کشور را بدون نیاز به مصرف سوخت های فسیلی خواهد کرد. گروهی از قانونگذاران به همراه وی می خواهند در
آمریکا به شکل رسمی وضعیت اضطراری اقلیمی اعلام شود؛ چراکه اگر جهان در وضعیت اضطرار اقلیمی است، پس آمریکا هم ( که هرج و مرج های اقلیمی بی سابقه ای را در سال 2019 تجربه می کند) در وضعیت اضطراری قرار دارد.
عبارت های “انقراض بزرگ” ، “اضطرار اقلیمی ” وا ز این دست،دقیقا آن چیزی نیست که دانشمندان هیات بین المللی تغییراقلیم( IPCC ) در گزارش هایشان بنویسند؛ هرچند که آنها در مصاحبه هایشان این تهدیدات را تایید می کنند و تاکید دارند باید انتشار کربن تا سال 2050 به صفر برسد. اما هم چنین گزارش هاست که مبنای 30 سال مذاکرات اقلیمی دولت هاست.
به گفته ویر استاران گزارش ها و ناظران، نویسندگان( IPCC ) اغلب با گزارش های محتاطانه اعتباری برای خود می خرند و یا برای خوشایند آلایندگان (که از هیچ اقدامی برای سرپوش گذاشتن بر حقایق علمی نمی گذرند) گزارش ها را طوری جرح و تعدیل می کنند تا مورد پسند کشورهایی قرارگیرد که تمایل ندارند انتشار گازهای گلخانه ای خود را کم کنند یا درآمدهای صادرات نفتی و گاز خود را از دست دهند.
گرچه سیلاب های گسترده در ایران در اثر پیامدهای گرمایش جهانی و تضعیف و اختلال در رودبادهای قطبی رخ داد اما همچنان خطرات تغییرات اقلیمی دست کم گرفته می شود.
آنها حتی در آخرین گزارش تکان دهنده خود “گزارش ویژه یک ونیم درجه ( Special Report 1.5C) ” که شدیدترین خطرات تغییرات اقلیمی را در گزارش های اصلی گنجانده و برای سیاست گذاران تدوین کرده بود، آنها را کم اهمیت جلوه داده یا از قلم انداختند.
با این حال گزارش اصلی روشن می کند پذیرفتن افزایش دما تا۲ درجه سانتیگراد، باعث عواقب ویرانگری از جمله افزایش سطح دریاها، گسترش بیابان ها، از دست دادن زیستگاه های طبیعی و گونه ها، کاهش پهنه های یخی و افزایش تعداد توفان های مخرب خواهد شد. نابودی گیاهان تا دو برابر و جانوران تا سه برابر افزایش خواهد یافت و 50 درصد زیستگاه هایشان از دست خواهد رفت.
99 درصد گونه های زیستی جزایر مرجانی از بین خواهند رفت و صدها میلیون نفر بیشتر در معرض موج های مرگبار گرما قرار خواهند گرفت.
اما بخش های مهمی که از “گزارش جمع بندی ” حذف شده اند،عبارتند از هر اشاره ای به اینکه افزایش دما به بالاتر از یک ونیم درجه می تواند منجر به افزایش مهاجرت ها و درگیری ها شود.
اینکه فقر و آسیب ها با گرمایش اخیر افزایش یافته و انتظار می رود در بسیاری از جوامع با افزایش دما از یک درجه به یک ونیم درجه، فراترا ز آن افزایش یابد. گذشته ا ز این “خلاصه اصلی ” بیان می کند: در گرمایش دو درجه، پتانسیلی برای جابه جایی جمعیتی قابل توجه در مناطق گرمسیری وجود دارد که باز هم در “گزارش برای سیاست گذاران ” ذکر نشده است. همچنین تمام هشدارهایی حذف شده اند که درباره از دست دادن برگشت ناپذیر پهنه های یخی گرینلند بوده است. پیامدی که با بالا رفتن دما به اندازه یک ونیم تا دو درجه رخ خواهد داد و سطح آب ها را یک تا 2 متر تا پایان قرن بعدی بالا خواهد برد.
اما موارد بسیار مهم تر و تعیین کننده دیگری نیز حذف شده اند که باعث می شود سیاست گذاران کاملا متوجه خطرات نباشند: تمام بحث ها در مورد خطرات اختلال جریان اقیانوسی(gulf Stream) که به وسیله آب های سرد به جریان افتاده از قطب شمال و گرینلند
مختل می شود. جایی که یخ های بیشتر و بیشتری در حال ذوب شدن هستند و باعث پیج وتاب خوردن حرکت رودبادهای قطبی شده اند.
ضمن آنکه دقیقا مشخص نیست سرانجام تغییرات اقلیمی شدت گرفته به کجا می انجامد. شدیدترین بازخوردهای مثبتی که منجر به ذوب سریع یخ های قطب شمال و جنوب می شوند در گزارش های رسمی گنجانده نمی شوند و بر آنها سرپوش گذاشته می شود. برای
نمونه دانشمندان گزارش می دهند، آزاد شدن قریب الوقوع حجم وسیعی از متان در جو، از سرزمین های سابقا یخ زده شمال گان ( اقیانوس منجمد شمالی، سیبری و آلاسکا) به شکل “آروغی بزرگ ” غلظت دی اکسیدکربن را به هزار(ppm ) می رساند (در حالی که میزان کنونی غلظت دی اکسیدکربن اکنون برابر با ppm) 412 ( و محدوده امن آن350 (ppm ( است(. این میزان غلظت از دی اکسید کربن در اتمسفر به تنهایی باعث افزایش 8 درجه ای خواهد شد ( Dangerous Methane Mystery ). تحقیقات چندین ساله دانشمندان از شمالگان نشان می دهد نشت متان از مناطقی که به سرعت عاری از یخ می شوند سرعت
گرفته و در کمتر از یک دهه می تواند عاقبت گرمایش جهانی را به “پایان جهانی ” و انقراض برای موجودات زنده تغییر دهد. معماران توافق جدید سبز معتقدند گرچه ممکن است حرکت تاریخ بشری در آینده و در نهایت به سمت عدالت باشد اما باید در نظر داشت پدیده های فیزیکی محدود به زمان هستند. خانم “کورتز ” اخیرا در گفت وگویی توافق جدید سبز تلفنی با “گرتا تانبرگ ” ( از رهبران جوان اقلیمی که تبدیل به چهره اول جنبش اعتراضی دانش آموزان شده است) از “سرایت امید ” خبر می دهد.
جنبش های اقلیمی هم چون “صلح سبز” ، “جنبش طلوع آفتاب” ، “دوستداران زمین” ، “شورشیان انقراض ” و “دانش آموزان ” از آینده خود و انقراض بزرگ در سیاره بیمناک هستند و در گردهمایی های “جمعه هایی برای آیندگان ” و سایر تجمعات اعتراضی که در 10 ماه اخیر رشد چشمگیری داشته اند صدای خود را به آلایندگان و سیاستمداران می رسانند.این جنبش ها که حتی در ابتدا توسط رسانه های رسمی کم اهمیت و یا منحرف نشان داده می شدند در نهایت توانستند دولتمردان و سیاستمدارانی را وادار به اعلان اضطرار اقلیمی کنند که حتی در گذشته از “منکران تغییرات اقلیمی ” بوده اند. فشار این جنبش ها در انگلستان،ا یرلند،اسکاتلند، کانادا و شهرهای بزرگی چون نیویورک منجر به اعلان وضعیت اضطراری اقلیمی از سوی پارلمان و مقامات محلی شد. اما بزرگترین دستاوردی که این جنبش ها تاکنون کسب کرده اند گسترش دغدغه و حساسیت نسبت به گرمایش جهانی بوده است؛ چراکه همچنان دولت کانادا با وجود اینکه “اعلان وضعیت اضطراری اقلیمی ” کرده اما برنامه گسترش خطوط لوله گاز خود را پیش می برد و یا دولت انگلستان علاوه بر توسعه فرودگا هها،استخراج و اکتشاف منابع نفتی را در آفریقا تامین مالی می کند و به شرکت های نفتی اجازه توسعه و بهره برداری بیشتر می دهد.
اظهارنظر هفته قبل رییس نیجریه ای اپک “محمد بارکیندو ” درباره تشدید جنبش های اقلیمی بازتاب گسترده ای داشت. او صراحتا جنبش های اقلیمی و اعتراضات دانش آموزان را دلیل “رشد و گسترش تصورات منفی درباره نفت ” و “بزرگترین تهدید برای صنعت نفت ” خواند. گرتاتانبرگ با توییتی در واکنش به این سخنان گفت: “متشکرم، تا حالا این بهترین تمجید بود ” و خبر می دهد که جنبش های اقلیمی برای اعتراضات سراسری بیستم سپتامبر آماده می شوند و آن ها خواستار یک چرخش بزرگ جهانی در سیاست ها هستند.
بی مبالاتی و تنبلی است اگر هر برنامه سیاستی جدید اقلیمی را که در پاسخ به اضطرار اقلیمی طراحی می شود، “توافق جدید سبز ” بنامیم. توافق جدید سبز مشاغل جدید را در مرکزیت قرار می دهد و با عدالت اطرافش را محصور می کند. تغییر و تحول در زیرساخت ها و گذار به اقتصاد سبز با مشارکت گسترده جوامع کارگری انجام خواهد شد. همچنین اعلان وضعیت اضطراری اقلیمی نباید با زنگ اخباری برای کسب وکارهای سبز، اقتصاد سبز، مشاغل جدید و یا رشد سبز اشتباه گرفته شود، هرچند ممکن است آن ها را به همراه داشته باشد. از ملزومات اصلی توافق جدید سبز نه تنها پایان دادن به مصرف سوخت های فسیلی بلکه پایان دادن به خشک اندیشی درباره محوریت قرا ر دادن رشد تولید ناخالص ملی به عنوان معیار اصلی سیاست هاست. روشن است رشد ابدی در دنیای متناهی امکان ندارد. ضمن آنکه منابع زمینی با سرعت زیادی برای چرخاندن اقتصادهای ما و تولید ثروت مصرف شده اند. همچنین گونه های جانوری در میانه مسیر انقراضی گسترده هستند و زیستگاه هایشان در حال نابودی است.
توافق جدید سبز تنها درباره کربن، برق تجدیدپذیر و یا حمل ونقل عمومی پاک نیست، بلکه درباره تغییر سیستم تولید، مصرف و تعاملات اجتماعی است.
بنابراین علاوه بر اضطرار اقلیمی، در “وضعیت اضطراری زیست بوم ” نیز قرار داریم. ساختار اقتصادی کنونی هم در حوزه سلامت انسانی و هم در حوزه سلامت محیط زیست مردود شده است. توافق جدید سبز حتما باید معیارهای پیشرفت جوامع را به مواردی چون شادکامی، سلامت و سلامت محیط زیست تغییر دهد.
بنابراین توافق جدید سبز تنها درباره کربن، برق تجدیدپذیر و یا حمل ونقل عمومی پاک نیست، بلکه درباره تغییر سیستم تولید، مصرف و تعاملات اجتماعی است. همچنین درباره بازگرداندن
قدرت تصمیم سازی ها به جوامع است تا بتوانند برای آینده خود تصمیم بگیرند و آن را شکل دهند. درباره فراهم کردن عدالت زیست محیطی و ارتقای استانداردهای زندگی برای کسانی است که در کفه پایین تری نسبت به سایرین قرار گرفته اند.