پنج سیاست لازم برای مهار خطر کم آبی
امسال که بارندگی نسبتا بهتر از سال های قبل بوده، برای روانشناسی تاریخی و ذهنیت فراموشکار ما ایرانیان- که همواره همه وقایع تاریخی را خیلی زود فراموش می کنیم و لاجرم رفتار هایمان به همان صورت قبل تکرار می شود- بحث در باره کمبود آب ممکن است بی موقع به نظر برسد. اما واقعیت آن است که چشم انداز آینده آب بسیار تاریک است. در واقع به رغم بارندگی های اخیر، که بسیار خوشحال کننده است، با پایین رفتن آب زیرزمینی در بخشهای بزرگی از جهان، ناقوس خطر کمبود آب به صدا درآمده است.
در واقع کمبود آب جای تهاجم مسلحانه را به عنوان خطری برای امنیت ملی کشور ها گرفته است. تجاوز مسلحانه به کشور چیزی است که ممکن است اتفاق بیفتد. اما گسترش کمبود آب پدیده ای است که اتفاق افتاده است. اکنون در بخش هایی از جنوب ایران، قسمت های مرکزی پاکستان، دشت های غرب مرکزی چین و بخشهایی از ایالات متحد و در بسیاری از کشورهای آفریقا مردم پیوسته مهاجرت میکنند. تلفیق اثر فرو افت سفره های زیرزمینی آب و تخلیه شدن آبخوان ها با بیابان زایی سبب تجمع و تمرکز بیش تر جمعیت در شهرهای جهان شده است. زیرا صدها میلیون نفر از مردم مناطقی که دیگر آب ندارند مهاجرت می کنند. این پدیده موجب می شود مردم جهان هرچه بیش تر در منطقه ی کوچک تری که قابل سکونت تر است متمرکز شوند.
برای پاسخ مناسب به وضعیت آب و تعادل بخشی بین عرضه آب و مصرف آن باید کوشید، اما این کار کار ساده ای نیست. لستر براون، متفکر بزرگ محیط زیست، برای دستیابی به این هدف پنج اقدام عاجل را ضروری می داند:
اول: می بایست کوشش شود تا رشد کنونی جمعیت جهان هر چه سریع تر متوقف شود.
دوم: سپس باید کوشید تا اندازه جمعیت به سطحی برسد که تقاضا برای آب دیگر از میزان عرضه پایدار آن فزون تر نباشد.
سوم: می باید کوششی همهجانبه به عمل آید تا کارآیی آبیاری در کشاورزی به شدت افزایش یابد. برای دست یابی به این هدف می باید هم به محصولات زراعی کارآتر که آب کم تری نیاز دارند و هم به فن آوریهای کارای آبیاری روی آورد.
چهارم: می باید اقتصاد انرژی جهان به گونه ای همهجانبه باز سازی شود. این یعنی تسریع گذار از سوخت های فسیلی- که به آب بسیار زیادی نیاز دارند- به انرژی بادی و خورشیدی که اصلا به آب نیاز ندارند.
پنجم: مردم کشورهای ثروتمند جهان می باید شیوه زندگی خود را یا داوطلبانه یا از طریق انگیزه هایی که دولت برای شان ایجاد می کند تغییر دهند و از جمله مصرف غذاهایی را که به آب بسیار نیاز دارند مانند گوشت، شیر و تخم مرغ کاهش دهند.
انجام این عملیات بسیار مهم نیازمند عزم جهانی و نیازمند وحدت و انسجام در رویه است. با گذشت هر سال تنش آبی شدید تر می شود. چندان که ما به آینده می نگریم می بایست بپرسیم چگونه کشاورزان باید آب کافی پیدا کنند تا بتوانند رشد تولید غله را همچنان افزایش دهند؟ مصرف غله جهان اکنون پیوسته به طور متوسط ۴۳ میلیون تن در سال رشد می کند که تولید این مقدار غله نیازمند 43 میلیارد تن آب اضافی در سال است. این آب از کجا باید بیاید؟ این است سوال پاسخ داده نشده ای که در مقابل آینده قرار دارد. آیا سران و سلاطین جهان به چنین مطلبی توجه خواهند کرد؟ یا باید از آنها بخواهیم؟ و قویا بخواهیم!!!