مقابله با بیابان زایی در قزوین در گرو حفاظت و احیای باغستان سنتی است
فرستاده شده در ۲۸ خرداد ۱۳۹۹
روز 17 ژوئن برابر با 27 خرداد را سازمان ملل به عنوان روز جهانی مقابله با بیابان زایی ثبت کرده است. به این مناسبت مقاله ای را که خانم دکتر مریم شهبازی در همین رابطه نگاشته اند تقدیم می کنیم. اما بیابان زایی چیست؟
ظریفی می گفت آسفالت آخرین محصول زمین است. راست می گفت. زمینی که آسفالت شد دیگر هیچ محصولی نمی دهد. بیابان زایی هم زمین را بشدت تضعیف و به شرایط زمین آسفالت نزدیک می کند.
منظور از بیابان زایی تولید بیابان نیست. عبارت بیابان زایی در ذهن انسان صحرایی را مجسم می کند که در حال گسترش مرز های خویش است و پیوسته مناطق جدیدی را به خود ضمیمه می کند. منظور از بیابان زایی فقیر شدن زمین در اثر فعالیت های انسان است و این پدیده چهار علت اصلی دارد.
-
چرای بیش از حد دام در مراتع
-
کشت بیش از حد در زمین های زراعی
-
مصرف نادرست آب و شور شدن زمین های آبیاری شده
-
از بین رفتن جنگل ها
همه ی موارد فوق ریشه دارند در فشار بیش از حد انسان بر طبیعت و یا اداره نادرست منابع طبیعی که عمدتا ناشی از رشد وحشتناک جمعیت جهان است.
اما واقعا بیابان ها نیز در حال گسترش هستند و فرسایش خاک و بیابان زایی یکی از مشکلات اصلی بشر امروز است. بر این بیافزایید این واقعیت را که سالانه مقدار زیادی زمین به تصرف شهر ها و جاده ها و معادن و صنایع در می آید و مقدار زیادی از باغات از میان می روند. پدیده ای که برخی آن را تولید بیابان های مدرن نامیده اند.
در گذشته نیاکان ما رویه ها و راه هایی برای مقابله با بیابان زایی ابداع کرده بودند که باید به آن احترام گذاشت و از آن آموخت. مقاله زیر به یکی از موارد زیبای این ابداعات پرداخته است. با تشکر از آقای مهندس ابوالفضل میر قاسمی که اصل مقاله را برای ما فرستادند و قدر دانی از سرکار خانم دکتر مریم شهبازی با هم می خوانیم.
———————————-
مقابله با بیابان زایی در قزوین در گرو حفاظت و احیای باغستان سنتی است
نوشته دکتر مریم_شهبازی
دانشیار زیستشناسی گیاهی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان
عضو هیات مدیره انجمن توسعه حیات شهر
” زمین متعلق به آینده است .” شعار سازمان ملل
روز جهانی مقابله با بیابانزائی به مناسبت تصویب « کنوانسیون مقابله با بیابانزایی » در 17 ژوئن 1994 (27 خرداد) و با هدف افزایش آگاهی عمومی نسبت به پدیده رو به گسترش بیابانزایی و فرسایش خاک در سازمان ملل در تقویم محیطزیستی جهان ثبت شد. ایران، سومین کشوری بود که به صورت رسمی و با تصویب مجلس شورای اسلامی در سال 1375 به کنوانسیون مبارزه با بیابانزائی ملحق و ملزم به رعایت اصول آن شد.
بیابان زایی بزرگترین چالش محیطزیستی عصر حاضر است و فرسایش خاک و وقوع پدیده گرد و غبار مهمترین عوارض پيشروي بيابانها است.
در کشور ما پدیده بیابانزایی بشدت در حال پیشروی است. مطابق آمار انجمن علوم خاک ایران، میزان فرسایش خاک در ایران در بین کشورهای در حال توسعه جهان رتبه نخست را دارد.
مدیریت ناکارآمد منابع طبیعی و نیز تغییر کاربری اراضی زراعی و باغی مهمترین عوامل بیابانزایی در چهار دهه اخیر ایران هستند که سالانه حدود ۱۰۰هزار هکتار بیابانزایی در کشور را موجب میشوند.
از مهمترین آثار منفی تغییر کاربری اراضی در نتیجه گسترش بی رویه شهرنشینی، کاهش توان اکولوژیکی و زیستی زمین است که جزو مصادیق بیابانزایی بوده و از آن به بیابانزایی تکنوژنیکی یاد میشود.
توسعه پایدار شهرها وابسته به اکوسیستمهای حریم مانند باغات، مزارع، جنگلها، تالابها و … و تعامل صحیح با آنهاست.
ایرانیان از دیرباز به روشهای سنتی حفاظت خاک و آب و مبارزه با بیابانزایی و نیز توسعه همزمان کشاورزی متناسب با محدودیتهای اقلیمی، خاک و زمین در کشور دست یافته بودند. چنین شیوههای سنتی و دانشهای بومی آبخیزداری سازگار با محیط زیست و شرایط اقلیمی پرفشار کشور و منطبق با نیازهای آبخیزنشینان با مشارکت مردمی بوده است.
استحصال آب باران و بهرهبرداري از سیلاب در قالب شیوهای موسوم به آبیاری سیلابی به عنوان یکی از راههاي متداول تأمین آب در زراعت یا باغداری مناطق خشک و نیمه خشک در ایران از هفت هزار سال پیش مرسوم بوده است.
باغستان سنتی قزوین ، با قدمتی بالغ بر 1500 سال، نمونه بینظیری از سامانههای سنتی ارزشمند بهرهبرداری از سیلاب در ایران است.
مزاياي اين شيوه سنتي بهرهبرداري از سيلاب علاوه بر توليد محصول، کنترل سيل ، حفاظت خاک و تغذيه مصنوعي آبهاي زيرزميني و آبخوان ميباشد.
باغستان سنتی متاسفانه به واسطه توسعه لجامگسیخته شهری، توسعه راهها و معابر و ورود صنعت و جاگیری آن در بخشهایی از باغستان, مورد بیمهری بسیار قرار گرفته و مساحت آن کاهش یافته است. بیاعتنایی به ظرفیتهای بومشناختی باغستان موجب تخریب بخش شمالی و آسیب به بخشهایی از شرق و غرب آن شد.
دادههای هواشناسی دوره آماری بلندمدت قزوین (متوسط بارندگی 312 و متوسط تبخیر 1470 میلیمتر) بیانگر خشک بودن منطقه است و بنابراین مدیریت مقتصدانه آب و بهرهوری از رودخانههای فصلی را طلب میکند.
این درحالی است که آبیاری در باغستان بطور معمول تنها دوبار در سال و در زمانهایی با کمترین میزان تبخیر (خارج از فصل خشکی به استناد نمودار آمبروترمیک دوره بلند مدت منطقه) انجام میشود.
آبیاری سیلابی منحصربه فرد باغستان، موجب تثبیت مداوم خاکهای حاصلخیز آبرفتی و نیز تغذیه سفرههای آب زیرزمینی میشود.
در طی صدها سال، آب رودخانههای فصلی براساس طومار تقسیم آب وارد نهرآبهای باغات میشود. در شمال باغستان، زهكشي خاك سريع و در قسمتهاي جنوبي شيب ملايم، ناهمواريها كمتر و نفوذپذيري خاك آهستهتر میشود.
بطوریکه مجموعه باغستان 30-20 میلیون مترمکعب آب را در هر نوبت در خود جای میدهد و ظرفیت تا دو برابر این مقدار را داراست.
وجود آبخوان باغستان بواسطه تامین آب آبیاری درختان و تغذیه سفرههای آب زیرزمینی (نفوذ دوسوم آب در خاک)، مانع هدایت آبهای شیرین سیلابی در مسیر خود از شمال به سمت شورهزارها و رودشور جنوب استان و به موجب آن باتلاقی شدن اراضی پائیندست میشود.
باغستان تنها سپر شهر قزوین و شهرهای دیگر استان در برابر هجوم ریزگردهایی است که در مسیر بادهای شدید از کانون تولید ریزگرد در شورهزارهای منطقهی بویینزهراست.
با تخریب باغستان و تخلیه سفرههای آب زیرزمینی ، شرایط برای فرونشست خاک در دشت جلگه قزوین مهیا میشود … و شهر حفاظ اصلی خود را برای مقابله با هجوم ریزگردها از دست خواهد داد.
در یک کلام، باید اذعان داشت به اعتبار تدبیر و خردی که بیش از هزارسال آزمون شده است، یکی از عمدهترین راهکار های مقابله با بیابانزایی در قزوین در گرو حفظ و احیای باغستان های سنتی است