مصاحبه با جیمز هانسن، دانشمند ناسا، چه اندازه باید از انتشار کربن کاست؟
آن چه ذیلا می خوانید بخشی کوتاه و منتخب و ساده شده از مصاحبه جف گودل عضو سردبیری مجله رولینگ استون با جیمز هانسن دانشمند معروف ناسا ست، کسی که اولین بار تئوری گرم شدن کره زمین را مطرح کرد.
هانسن: من کم تر مصاحبه می کنم زیرا مصاحبه به زمان نیاز دارد و در عین حال من هم شفاها خوب نمی توانم منویات خود را به صورت روشن بیان کنم. اما خوب مهارت شما مرا وادار کرد .
آقای هانسن چه حجمی از کربن را ما باید از جو زمین به طریقی بیرون بکشیم که بتوانیم تا پایان قرن حاضر غلظت گاز کربنیک جو را به 350 قسمت در میلیون کاهش دهیم؟ و چرا باید غلظت کربن جو به 350 قسمت در میلیون کاهش یابد؟
هانسن: این 350 قسمت در میلیون رقمی تقریبی است و کم ترین هدفی است که ما باید به دست بیاوریم تا بتوانیم به درجه حرارت دوران هولوسن برگردیم. همان طور که می دانید دوران هولوسن دورانی است که از 11700 سال پیش آغاز شد و در خلال آن آب و هوای کره زمین به طور نسبی با ثبات بود و کشاورزی و تمدن های بشری مانند تمدن سومر و سایر تمدن های میان رودان همه در این دوره رشد کرد. عده ای ممکن است بگویند خب این که کار بسیار دشواری است، بهتر است بگذاریم کره زمین همان طور به گرم شدن خود ادامه دهد. اما این حرف بدین معناست که قبول کنیم که خط ساحلی اقیانوس ها به طور مداومی پیش تر بیاید و در نهایت تمام شهرهای ساحلی را نابود کند. این که این اتفاق چه وقت رخ خواهد داد مطلبی است که معین نیست و قابل بحث است و این یکی از مشکلات ذاتی مسائل غیر خطی است، اما هر اتفاق جدیدی که رخ می دهد و شواهد جدیدی که پیوسته پیش می آید مرتبا این زمان را به زمانی پیش تر از آن چه متخصصان پیش بینی می کردند پیش می راند. به خاطر داشته باشید که شهر های ساحلی بیش از نیمی از شهر های بزرگ جهان را شامل می شوند. یعنی بسیار از شهرهایی که شما آنها را دوست دارید و تاریخ بزرگی دارند. مثل نیویورک، واشنگتن، بمبِی و غیره. توجه کنید که چه مصیبت اقتصادی و انسانی عظیمی پیش خواهد آمد وقتی که صدها میلیون انسان پناه جو شوند.
خب برگردیم به آن رقم و حجم کربنی که باید کاسته شود.
هانسن: ما در مقاله ای که در سال 2013 منتشر کردیم، نشان دادیم که برای این که تا سال 2100 میلادی به رقم 350 قسمت در میلیون برگردیم می باید از همان سال شروع کنیم و سالانه 6 درصد از میزان انتشار کربن ( نسبت به سال قبل از آن ) بکاهیم تا در مجموع 100 گیگا تن کربن را از جو خارج کنیم. 100 گیگا تن یعنی 100 میلیارد تن و تقریبا به اندازه میزان خالص انتشار تاریخی ناشی از جنگل زدایی است . به عبارت دیگر در طول تاریخ این مقدار کربن ( بطور خالص) در اثر نابودی جنگل های جهان وارد جو زمین شده و چون طول عمر آن زیاد است همان جا مانده است. در نتیجه این حجم تقریبا مقداری است که ما می توانیم امیدوار باشیم که از طریق اصلاح الگوهای کشاورزی و جنگل داری از جو زمین خارج کنیم.
آیا این کاهش حاصل شد؟
هانسن: خیر، کاهش انتشار از سال 2013 شروع نشد. نرخ رشد انتشار کربن که در دو دهه قبل از آن 3 درصد در سال بود در فاصله سال های 2012 تا 2015 میلادی به طور متوسط به 0.6 درصد در سال کاهش پیدا کرد. یعنی رشد از 3 به 0.6 درصد رسید اما بالاخره رشد کرد و کاهش نیافت. به علت زمانی که طول می کشد تا تغییری در سیاست ایجاد شود و زیر بناهای انرژی تغییر کند، ما در آخرین مقاله خودمان که اکنون در حال نوشتن آن هستیم فرض کردیم که انتشار جهانی کربن در چهار سال آینده هم چندان تغییری نخواهد کرد یعنی تا سال 2020 وضع به همین منوال خواهد بود.
حال اگر فرض کنیم که میزان انتشار کربن از سال 2021 به بعد هر سال نسبت به سال قبل ، شش درصد کاهش یابد و این کاهش سالانه ادامه یابد، میزان کربنی که لازم است از جو خارج کنیم تا در سال 2100 به عدد 350 قسمت در میلیون برسیم مقدار 150 گیگا تن کربن خواهد بود. لذا نتیجه نهایی آن است که هشت سال تاخیری که از سال 2013 تا 2020 میلادی انجام شد و در آن انتشار کربن هم چنان در سطحی بالا ادامه یافت، سبب می شود که میزان کربنی که باید از جو خارج شود تا به همان نتیجه برسیم از 100 گیگا بایت به 150 گیگا بایت افزایش یابد و این رقمی است که می توان به خاطر سپرد. آیا امکان دارد 150 گیگا بایت کربن را در زیست سپهر(بیوسفر) و در خاک جذب کرد؟
در اینجا من میخواهم اشاره کنم که هشت سال تاخیری که ایجاد شد کار ما را بسیار دشوارتر کرد و اندازه کربنی را که باید از جو زمین خارج کرد از 100 گیگا تن به 150 گیگا تن افزایش داد. به علاوه اجازه بدهید تا بگویم کاهش سالانه شش درصدی از میزان انتشار گاز کربنیک تا چه حد واقع گرایانه و تا چه حد غیر واقع گرایانه است. برخی می گویند که این کار عملی نیست و بعد از آن طرف می گویند ما باید برنامه ای داشته باشیم که میزان انتشار را تا سال 2050 میلادی 80 درصد کاهش دهیم . من برای آن ها خبری دارم. کاهش 80 درصدی انتشار کربن تا سال 2050 میلادی یعنی کاهش سالانه پنج درصد زیرا فرض آن است که کاهش به صورت تصاعدی خواهد بود یعنی درصد کاهش مربوط می شود به کاهش آن میزان از انتشار که از سال قبل باقی می ماند. البته در این روش ابتدا کار آسان تر است زیرا منطقی است که شما میوه هایی را که پایین تر است اول می چینید چون چیدن آنها راحت تر است و سپس هر چه پیش می روید دشوارتر می شود.
طریقه دیگر کاهش 80 درصد از میزان انتشار عبارت است از کاهش خطی انتشار بنابراین در این روش 80 را ماباید تقسیم بر 30 کنیم و رقم 2.7 درصد کاهش سالانه به دست می آید . یعنی از سال 2020 میلادی به بعد باید میزان انتشار سالانه 2.7 درصد کاهش یابد.
در این حالت کاهش نسبت به میزان انتشار سال 2020 است نه نسبت به میزان انتشار سال قبل از آن. حقیقت ممکن است چیزی بین این دو حالت خطی و تصاعدی باشد. بعضی حقایق به نفع حالت تصاعدی است و از جمله این واقعیت که بعضی از انتشارات بسیار زیاد مقاوم هستند و به سختی می توان آنها را کاهش داد. اما اگر مالیات بر کربن به تدریج افزایش یابد ممکن است که روش خطی روش بهتری برای رسیدن به هدف باشد.
آن چه مهم است آن است که دست یابی به 80 درصد کاهش تا سال 2050 با نرخ کاهشی معین قابل تصور است. اما این امر اتفاق نمی افتد مگر آن که دنیا سر عقل بیاید و خطر را ظرف چند سال آینده احساس کند و قبول کند که ما می بایست برای نفت و گاز و زغال سنگ مالیاتی در نظر بگیریم که در معادن محل استخراج و در بنادر ورودی اخذ شود و در نتیجه به سبب آن قیمت سوخت های فسیلی صادقانه تر تعیین شود یعنی هزینه های اجتماعی آن ها به قیمت اضافه شود. این روش باعث می شود که اقتصاد ها کارا تر شوند و بهره وری بالاتری داشته باشند و موجب رشد اقتصادی می شود.