مدیریت بحران کرونا در مشهد
در مشهد کرونا بیداد می کند. اگر به خیابان بروید ظاهرا خبری نیست اما اگر به بیمارستان ها بروید اوضاع دگرگونه است. تعداد بیماران بسیار زیاد است، تخت کافی نیست، برخی دارو ها به سختی پیدا می شود و با هزینه ای گزاف، سرم نیست و بسیار مسایل دیگر که می دانیم. بیمار کرونایی در درجه ی اول به استراحت و نگاهداری و مراقبت خوب نیاز دارد. مایعات کافی، اکسیژن کافی، تزریق سرم و افزودن آمپول ویتامین سی به آن، فیزیوتراپی تنفسی و رعایت شیوه نامه ها می تواند 90 درصد بیمارن را درمان کند. تزریق به موقع کورتون و رمدیسیویر هم در درصدی از افراد لازم است. گسترش واکسیناسیون هم از رواج بیماری پیشگیری می کند. بنا بر این وظیفه ی اصلی سازمان های تامین کننده بخصوص وزارت بهداشت در درجه ی اول برنامه ریزی برای تامین اقلام فوق است تا در صد بالایی از مردم بتوانند تحت نظر پزشکان و پرستاران و مراکز مراقبت در منزل، در همان منزل درمان شوند و به بیمارستان ها مراجعه نکنند. اما متاسفانه همواره در این زمینه دچار مشکل بوده ایم و این بار اول نیست. یکی از علت های آن تحریم است اما علت دیگر آن فساد و بوروکراسی دستگاه های دولتی، سوء مدیریت و عدم وحدت در تصمیم گیری ست.
در شرایط بحران باید فوری و با قدرت و قاطعانه تصمیم گرفت. نه این که هر کس به فکر بخش خود و یا به فکر تخریب حریف و رقیب خود باشد و هر ارگانی و مقامی برای خود یک تصمیم بگیرد. خرید فوری یک هواپیما سرم یک سوم دو سوم یا نمکی از مثلا دبی یا امارات یا کشور های دیگر نباید در این شرایط کار خیلی سختی باشد. هزینه ی آن را آستان قدس می تواند براحتی تامین کند. تماس برای خرید آن نیز دشوار نیست. خیلی ها فروشنده اند. حتی اگر قیمت را هم بالاتر ارائه دهند، باز هم اینجا فوریت از همه چیز مهم تر است. حمل آن را هم می توان با یک هواپیمای داخلی سریعا سازمان داد. اما آن چه نیست مرکز تصمیم گیری و برنامه ریزی واحدی است که از متخصصان آگاه و نیرو های مردمی و تشکل های مدنی مدد بگیرد و با همکاری با کل مردم سریع و قاطع و با قدرت عمل کند.
تخت، برانکارد، دستگاه اکسیژن ساز و کپسول اکسیژن نیز در بازار وجود دارد و قایل خرید است. مساله فقط قیمت آنها و قدرت خرید مردم است. این کار را می توان سریعا با سرمایه گذاری سنگین انجام داد. اینها را باید خرید و به رایگان تحویل مردم و مراکز درمانی داد. تامین مالی آن برای آستان قدس و بنیاد مستضعفان و سایر نهاد هایی که مالیات نمی دهند کار بسیار ساده ای ست. واکسن و دارو های کمیابی مانند رمدسیویر را نیز باید سریعا از بازار جهانی خرید و از سازمان های جهانی برای تامین آن استمداد طلبید تا برای تولید واکسن داخلی زمان کافی داشته باشیم. تمام ذخایر ارزی مملکت و تمام سرمایه ی نهاد های ثروتمند کشور باید صرف آن شود.
تعدادی از هتل های پنج یا جهار یا سه ستاره ی مشهد را نیز می توان سریعا به مرکزی برای درمان و رسیدگی به بیماران تبدیل کرد. فضای هتل ها برای این کار آماده است و تجهیز آنها نیاز به صرف زمان زیادی ندارد. کافی ست هر تخت هتل را به یک مانیتور یا پالس اکسیمتر و کپسول اکسیژن و پایه سرم مجهز کرد. با این کار فشار از روی مراکز دولتی برداشته می شود و بیماران، که تعدادشان فوق العاده زیاد است، خدمات بهتری در یافت خواهند کرد و به آنها رسیدگی خواهد شد.
استفاده از تمام ظرفیت های فرهنگی و تبلیغاتی برای توصیه به پرهیز از هر گونه اجتماع (رعایت پروتکل های بهداشتی در محافل مختلف عمدتا جنبه نمادین داشته و نتوانسته مانع گسترش بیماری شود) و ممنوع کردن سفر به مشهد و فراخوان و به کارگیری نیروهای داوطلب و مردمی برای کمک به کادر درمان زیر نظر مدیران بخش ها و استفاده از ظرفیت های بخش خصوصی با نظارت نظام پزشکی مشهد نیز اقدامی است می بیاد صورت گیرد.
با این تمهیدات می توان بحران وخیمی را که در آن گرفتار آمده ایم و هر لحظه جان مردم را تهدید می کند با سرعت مهار کرد تا پس از آن بتوان در باره ی آینده فکر کرد و با کمک کارشناسان و متخصصان و با استعانت از خود مردم و نهاد های مردمی ، نه واسطه ها و افراد بی صلاحیت، برای مقابله با آن برنامه ریزی کرد. این کاری است شدنی که باید در این شرایط سخت بدون خودی و غیر خودی کردن افراد به پیش برد.
می ماند تامین معیشت مردم که آن را هم می توان با توزیع سهمیه بندی شده و منظم کالا های اساسی- با استفاده از سرمایه های کلانی که در نهاد ها وجود دارد و نیز با استفاده از ذخایر دولت – به انجام رساند. این کار بیش تر از همه به عزم راسخ، دلسوزی و ایجاد مرکزی نیرومند برای تصمیم گیری و اجرا نیاز دارد. امیدواریم که چنین مرکزی بتواند ایجاد شود در غیر این صورت زندگی تلخی در انتظار همه ی ما خواهد بود.