محیط زیست به زبان ساده. سیر انرژی در موجودات زنده (7)
سیرانرژی در موجودات زنده
گفتیم که گیاهان بخشی از انرژی خورشید را از طریق عمل فتوسنتز و با کمک ماده کلروفیل به قند و مواد آلی تبدیل می کنند و این انرژی در برگ و میوه و ساقه و ریشه آنها ذخیره می شود. یعنی آنها انرژی خورشید را به صورت غذا در می آورند. بخشی از این انرژی را بلافاصله خود گیاهان مصرف می کنند و بخشی دیگر از آن در آنها ذخیره می شود. همین بخش است که غذای تمام موجودات دیگر کره زمین و از جمله انسان را تامین می کند.
موجودات زنده از دو گروه تشکیل شده اند. تولیدکنندگان و مصرف کنندگان.
تولید کنندگان
تولیدکنندگان اکثرا گیاهان سبز هستند. همان طور که گفتیم گیاهان انرژی را از خورشید می گیرند و آب و مواد مغذی را هم از ریشه می گیرند و از طریق عملی به نام فتوسنتز غذا تهیه می کنند. این غذا در برگ و ساقه و میوه و ریشه آنها ذخیره می شود. در طبیعت هیچ موجود دیگری جز گیاه ماده آلی نمی سازد و فقط گیاهان قادرند مواد معدنی را به مواد آلی تبدیل کنند و منشا تمام مواد آلی جهان گیاهان هستند.
مصرف کنندگان
مصرف کنندگان خود به دو گروه تقسیم می شوند
گروه اول حیواناتی هستند که موجودات زنده دیگر را می خورند و گروه دوم موجودات کوچکی هستند که به آنها تجزیه کنندگان می گویند مانند میکروب ها و قارچ ها.
در دسته اول سلسله مراتب وجود دارد. بعضی از آنها در سطح بالاتری هستند و برخی از آنها در سطحی پایین تر. اینها همه شکارچی هستند و موجودات سطح پایین تر از خود را می خورند. در پایین ترین سطح گیاهان قرار دارند که تولید کننده اند. در واقع این موجودات مثل دانه های زنجیر به هم متصل هستند و به همین علت است که ارتباط آنها را از طریق غذا زنجیره غذایی می گویند. اما پایه اصلی غذایی همان گیاهان هستند یعنی غذای تمام موجودات کره زمین، از جمله انسان ها در آشپزخانه بزرگی به نام گیاهان ساخته می شود . مثلا حشرات ریز گیاهان را می خورند، قورباغه یا سوسمار آن حشرات را می خورند و در سطح بالاتری نسبت به آنها قرار دارند. بعد موش صحرایی سوسمار را می خورد. سپس مار هم قورباغه و هم موش صحرایی را می خورد و در سطح بالاتری از زنجیره غذایی قرار می گیرد. عقاب مار را می خورد و همین طور این جریان از مسیرهای مختلف تا شکارچیان بزرگ تری مثل ببر و شیر و پلنگ که در سطح بالاتری قرار دارند ادامه می یابد. اما انسان ها می توانند هم گیاه بخورند و هم حیوان و در نتیجه از بخش های مختلف زنجیره غذایی استفاده می کنند.
انسان ها هرچه به سطح رفاه بیش تری برسند از زنجیره غذایی بالا تر می روند و غذایشان متنوع تر می شود. در کشور های فقیر جهان، مثل هندوستان، غذای اصلی مردم عمدتا از یک ماده نشاسته ای مانند گندم، برنج ، ذرت و غیره تشکیل می شود. اما در کشورهای ثروتمند این مواد عمدتا به فرآورده های دامی مانند شیر، گوشت ، کره، پنیر، تخم مرغ و بستنی و غیره تبدیل می شود و غذای مردم به طور عمده از این مواد تشکیل می شود.
دسته دوم مصرف کنندگان موجودات کوچک هستند. آنها آن قدر کوچکند که با چشم دیده نمی شوند. بیش تر آنها باکتری و کفک و قارچ هستند. اگر شما یک تکه گوشت را زیر خاک مدفون کنید و پس از چند روز به آن سر بزنید می بینید رنگ آن عوض شده، بوی بد می دهد و مقداری از آن شل و لزج شده و به صورت مایع در آمده است. چرا چنین اتفاقی می افتد؟ زیرا موجودات ریزی که در خاک هستند و ما آنها را نمی بینیم این تکه گوشت را تجزیه کرده اند. یعنی آن را مصرف کرده اند و مواد دیگری را بعد از مصرف دفع کرده اند و مقداری هم گاز تولید کرده اند که بعضی از آنها بسیار بد بو و متعفن است. هر ماده آلی که مربوط به یک موجود زنده بوده و اکنون روی زمین افتاده است دچار همین سرنوشت می شود. تا زمانی که موجودی زنده است از خود در مقابل این موجودات ریز دفاع می کند. اما یک تکه مرده، مانند برگی که از درخت جدا شده یا یک تکه افتاده از ساقه درخت یا قطعه ای از بدن یک حیوان یا انسان و کلا هر موجودی که مرده باشد دیگر هیچ قدرت دفاعی ندارد. موجودات ریز مقداری از این ماده را مصرف می کنند و آن را تغییر شکل می دهند و آن قدر این کار را ادامه می دهند تا آن تکه مرده، خواه برگ باشد خواه بدن انسان، به رشته ای از مواد ساده تبدیل شود. سپس این مواد ساده دوباره مورد استفاده گیاهان قرار می گیرد و این گردش و تبادل مواد بطور دائم ادامه می یابد. برای همین است که اگر در جایی درخت بکاریم که موجودات مرده در آن دفن شده باشند آن درخت خیلی خوب رشد می کند. یا وقتی مدفوع انسان یا حیوانات را به عنوان کود پای درخت می ریزیم و با خاک مخلوط می کنیم رشد آنها بسیار سریع و زیاد می شود زیرا موجودات ذره بینی آن مواد را تجزیه می کنند و به مواد ساده تبدیل می کنند و گیاهان نیز آن مواد ساده را از طریق ریشه خود جذب می کنند.
پس می بینیم که چرخه غذایی همه موجودات را به هم وصل می کند و وجود هر یک برای ادامه حیات دیگری ضروری است و حتی موجودات ریزی که ما آنها را نمی بینیم نیز نقش بسیار مهمی در تولید غذا و باز گشت مواد دارند. برای همین است که اگر شما روی زمینی اسید یا نفت بریزید دیگر در آن زمین حداقل تا مدتها نه درخت می روید نه علف سبز می شود. چرا؟ چون موجودات ریز آن از بین می روند و خاک نیز نمی تواند نفس بکشد.
پس در اکوسیستم ها دو جریان اصلی وجود دارد یکی سیر انرژی و دیگری تبادل دائمی مواد بین ترکیبات زنده و غیر زنده. اکسیژن، گاز کربنیک و آب در چرخه مواد شرکت دارند. موجودات زنده نیز قند و پروتئین و مواد مرطوبی تولید می کنند که آنها هم در چرخه مواد شرکت دارند. مثلا درختان در ساقه و برگ و میوه خود قند (هیدروکربن) ذخیره می کنند. میوه انجیری که بر زمین می افتد مقدار زیادی قند دارد. چارپایان این توانایی را دارند که علف را به گوشت (پروتئین) تبدیل کنند و این پروتئین نیز وارد چرخه مواد می شود. عوامل فیزیکی مثل خاک و اشعه خورشید همراه با نور و گرما و باد و غیره نیز در چرخه مواد نقش دارند.
پس به قول شاعر
ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند
تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری.
1- نقل و اقتباس از كتاب زيستن در محيط زيست نوشته پروفسور جي تي ميلر و ترجمه استاد أرجمند محيط زيست آقاي دكتر مَجِيدٌ مخدوم چاپ انتشارات دانشگاه تهران