عرصه بیحفاظ
فرهاد جم
منبع: همشهری
سازمانهای غیردولتی از جدیدترین دستاوردهای تفكر مبتنی بر مشاركت مردم بهشمار میآیند. روند پرشتاب تحولات علمی، تكنولوژیك و تعامل آن با جامعه، پیچیدگیهایی را پدید آورده است كه امروز بیش از هر زمان دیگر حضور مؤثر تشكلهای غیردولتی را ضروری میسازد. سازمانهای غیردولتی بهویژه در مسائل حقوق بشری نقشی مؤثر دارند و محیط زیست و حفاظت از آن نیز بهعنوان یكی از زیرمجموعههای حقوق بشر در این میان بخش درخورتوجهی از این حوزه را به خود اختصاص داده است. گرچه در قیاس با تاریخ طولانی تحولات بشری، تنها سه دهه است كه بهگونهای مشخص توجه انسان به محیط زیست و حفاظت از آن معطوف شده است اما همین مدت برای پاگرفتن و ریشه دواندن تشكلهای زیستمحیطی قدرتمند در دنیا كافی بوده است.
واقعیت آن است كه كشور ما به سبب موقعیت منحصر بهفرد از نظر تنوع زیستی و اكوسیستمی، دارا بودن اقلیمهای گوناگون و… محیط زیستی بسیار غنی و در عین حال حساس دارد و شاید بیش از هر جای دیگر دنیا نیازمند مشاركت و حمایتهای مردمی بویژه از طریق سازمانهای غیردولتی باشد. خاصه اگر به این نكته توجه شود كه حفاظت از محیط زیست غنی ایران نهتنها خارج از توان دولت است بلكه بهطریق اولی، چند سازمان انگشتشمار از جمله سازمان حفاظت از محیط زیست نیز هرگز قادر نخواهند بود بهتنهایی از این گستره پهناور محافظت كنند.
بهطور كلی عملكرد نهادهای دولتی در حوزه محیط زیست تاكنون نشان داده است كه نهتنها این نهادها بهتنهایی قادر به حفظ عرصههای زیستمحیطی نیستند بلكه بر كار خود آنها نیز باید نظارتی جدی و همهجانبه وجود داشته باشد و بهنظر میرسد صالحترین مرجع در این خصوص، مردم باشند. واضح است كه نمیتوان نقش مشاركت مردمی را تنها به حضور آنها در موسم انتخابات و پای صندوقهای رأی محدود كرد. مشاركت جدی در تمشیت امور از جمله مسائل حساس محیط زیست ضرورتی انكارناپذیر است كه باید از سوی، تشكلهای غیردولتی كه دیدهبانان واقعی محیط زیست هستند، اعمال شود. این مسئله چنان اهمیتی دارد كه در قوانین مختلف مورد نظر قانونگذار بوده است چنان كه در مواد مختلف قانون برنامه سوم و چهارم توسعه صراحتاً به این موضوع اشاره شده است.
براساس ماده 140 قانون برنامه چهارم توسعه «به دولت اجازه داده میشود به منظور توسعه بخش خصوصی و تعاونی و جلب مشاركت تشكلهای غیردولتی و سایر بخشهای جامعه مدنی در اداره امور كشور و افزایش كارآمدی مدیریت دولتی، در مواجهه با چالشها و استفاده از فرصتها و منابع ملی، اقدامهای ذیل را انجام دهد:
الفـ كمك به ایجاد و توسعه و قانونمندی نهادهای غیردولتی لازم برای توسعه كارآفرینی، ترویج فرهنگ خدمت، توسعه سلامت و شفافیت اداری و حفاظت از محیطزیست و ارتقای استانداردهای زیستمحیطی و سلامت مردم، بر مبنای هدف محوری و مسئولیتپذیری.». ماده 104 قانون برنامه سوم نیز در بند ب چنین میگوید: « به منظور تقویت و پشتیبانی از «سازمانهای غیردولتی حامی محیطزیست و منابع طبیعی»، كمكهای مالی اشخاص حقیقی و حقوقی به این سازمانها به عنوان هزینه قابل قبول تلقی میشود. این كمكها كه به حساب خاصی در خزانه واریز میگردد، دریافت و بر اساس آییننامهای كه به پیشنهاد سازمان برنامه و بودجه و سازمان حفاظت محیطزیست و وزارت جهاد سازندگی تهیه و به تصویب هیأت وزیران میرسد و مشتمل بر حداكثر میزان كمكها و نحوه اعطای آنهاست، در اختیار این سازمانها قرار خواهد گرفت.»
بنا بر این میتوان گفت در ایران از نظر قانونی هیچ مشكلی برای تأسیس و فعالیت تشكلهای غیردولتی زیستمحیطی وجود ندارد. اما آنچه در عمل رخ داده است حكایتی دیگر دارد. اگرچه در طول دهه 70 صدها تشكل زیستمحیطی بهگونهای موجوار پدید آمدند اما بیشتر این تشكلها در پایان همین دهه و اوایل دهه 80 به همان سرعتی كه پدید آمده بودند از صحنه خارج شدند.
به هر رو، عرصه بیحفاظ حفاظت از محیط زیست سخت نیازمند حضور دیدهبانانی واقعی است تا دیگر جادهای از میان پارك ملی عبور نكند، تالابی بینالمللی خشك نشود و…