سد آتاتورک و توفان ریزگرد غرب ایران
دجله و فرات دو رود مهم و مقدس در غرب آسیا هستند. رود فرات به طول 2800 کیلومتر بلندترین رود غرب آسیاست. این رود پس از عبور از سوریه و عراق در اروند رود با کارون و دجله یکی شده و به خلیج فارس می ریزد. رود فرات از به هم پیوستن دو رود قره سو و مرادسو در شمال شرق آناتولی (ترکیه امروز) که قبلا ایالت ارمنستان نام داشته، شکل می گیرد. رود مرادسو از شمال دریاچه وان و دامنه کوه آرارات و قره سو از ارتفاعات شمال ارزروم سرچشمه می گیرد. جایی که دو شاخه فرات به هم می رسند کبان (keban) نام دارد که اولین سد برروی فرات در اینجا گلوی این رودخانه را می فشارد.
ریشه نام فرات را بسیاری ایرانی می دانند. دومین رود دجله یا تیگریس به طول 1850 کیلومتر از کوه های تاروس ( گاو) در شرق ترکیه ( ارمنستان غربی) سرچشمه می گیرد. دجله از ترکیه به عراق وارد می شود و فقط 44 کیلومتر آن در مرز سوریه جریان دارد ولی وارد سوریه نمی شود، بلکه پس از مرز سوریه مستقیما وارد عراق می شود. کلمه دجله معرب تیگره است که نام فارسی باستان این رودخانه می باشد و به معنی تیزرو است. این کلمه با تیر و تیغره و تیز و تیغ هم ریشه است. این رود از میان شهر های بزرگی چون بغداد و موصل و پایتخت باستانی ایران، یعنی تیسفون، عبور کرده و سرانجام به کارون و فرات در اروند رود می پیوندد. پایتخت کهن ایران، تیسفون، بر ساحل این رود واقع شده است. تیسفون حدود 800 سال در زمان اشکانیان و ساسانیان پایتخت یا قلب ایران شهر به شمار می رفت. منطقه میان رودان نیز حدود 1200 سال (539 پ.م تا 651 م ) یکی از استان های ایران بشمار می رفت. ( از فتح کورش تا سقوط ساسانیان)
لازم به یاد آوری است که کلمه عراق معرب کلمه ایران است و نام پایتخت عراق نیز یک نام پارسی است . بغداد در زبان پارسی باستان به معنای خدا داد است ( بغداد= بغ+داد= خدا داد و یا آفریده خداوند.) این نام در اوستا آمده ( نقل از دکتر محمدی ملایری در کتاب تاریخ و فرهنگ ایران.) و نام این دو رود در کتب مقدس دینی ذکر شده است. تمام حاصلخیزی و آبادانی میان روذان (سوریه و عراق) همیشه به این دو رود بستگی داشته است. این دو رود تامین کننده آب تالاب بزرگ هورالعظیم هستند.( در جنوب ایران و عراق)
شرق ترکیه در اصل ارمنی نشین بوده است و در زمان عثمانیان ایالت ارمنستان نامیده می شد. بعد ها این بخش به 6 ولایت ارمنی نشین تقسیم شد تا نام ارمنستان از نقشه عثمانی پاک شود. سپس پس از نسل کشی 1.5 میلیون نفر از ارامنه در 1915 که تمام جمعیت ارمنی این منطقه نابود شدند، ترک ها و کردها در این ناحیه جایگزین شدند. ارامنه امروز این ناحیه را ارمنستان غربی می نامند و یاد و خاطره سرزمین مادری خود را گرامی می دارند. متاسفانه نسل کشی ارامنه ( و همچنین آسوریها و یونانی ها، زازاها، علوی ها، چرکس ها و غیره) در جامعه ایرانی به خوبی منعکس نشد و شاید بتوان گفت از افکار عمومی ایرانیان پنهان نگاه داشته شد.
پروژه گپ GAP (The South Eastern Anatolia Project) در دهه هفتاد در ترکیه برنامه ریزی شد بدون این که هیچ گونه ارزیابی زیست محیطی در مورد آن صورت بگیرد. یعنی این پروژه بیش از 40 سال پیش به نام توسعه و آبادانی و افزایش سطح رفاه مردم و توسعه پایدار و افزایش تولید برق و سطح زیر کشت و افزایش درآمد مردم روی کاغذ آمد. یکی دیگر از اهداف آن به زیر کشت پنبه بردن دشت هاوران (Havran) بود که ما را به یادبه زیر کشت پنبه بردن بیابان قراقوم می اندازد که منجر به نابودی دریاچه خوارزم (آرال) شد. این پروژه شامل احداث 22 سد و مخزن بر روی دجله و فرات و 19 نیروگاه آبی تولید الکتریسیته و احداث کانال های آبیاری متعدد است. احداث زیر ساخت های لازم مثل فرودگاه و جاده و بزرگ راه و غیره جزیی از این پروژه است.
بزرگ ترین این سدها سد آتاتورک با ذخیره آبی 47 میلیارد متر مکعب در شانلی اورفا بر روی فرات است. این میزان معادل ذخیره آبی تمام سدهای کشور ما است. این سدبه تنهایی راه را بر حدود 50 میلیارد متر مکعب آب برروی مردم عراق و سوریه و همچنین ایران بسته است. احداث این سد از 1983 یعنی 33 سال قبل آغاز و در 1992 آبگیری شد و از 1994 یعنی 22 سال پیش به بهره برداری رسید.
سد ایلی سو (Ilisu) که قرار است بر روی رود دجله در مرز عراق ساخته شود نیز حدود 43 میلیارد متر مکعب آب حیاتی برای عراق را در خود محبوس خواهد ساخت و سرزمین های پایین دست را نابود خواهد کرد. به علاوه این سد موجب نابودی و به زیر آب رفتن حدود 200 بنای تاریخی ترکیه در منطقه حصن کیفا و سبب کوچ اجباری و نابودی زندگی هزاران هزار کرد خواهد شد. فقط در یک اقدام حدود 7000 نفر از مخالفان این سد در نامه ای به مقامات ترکیه و همچنین کشورهای خارجی سازنده این سد خواستار توقف بنای این سد شده اند. در اثر احداث این سد زندگی هزاران نفر از کردها نابود خواهد شد و کوچ اجباری و ظالمانه آنها از این منطقه منجر به از دست رفتن همیشگی سرزمین های شان خواهد شد. کردها در این منطقه بارها به مخالفت با این سد ها و پروژه ها برخاسته اند و چندین سد و کانال را تخریب و ماشین های سدسازی را نابود کرده اند و حتی چندین مهندس مشغول به کار در این گونه اقدامات کشته شده اند.
این سدها تمدن های سوریه و عراق و ایران را تهدید می کند و باعث خشکسالی و بیابانزایی، نابودی زمین های کشاورزی، توفان های عظیم ریزگرد در منطقه، غیر قابل سکونت شدن منطقه، نابودی تالاب هورالعظیم، کاهش رطوبت خاک در منطقه و بحران ریزگرد که عمدتا گریبان ایران را گرفته است ،آوارگی مردم و کشاورزان، فقر و فاقه و کوچ های عظیم و نابودی اقوام مختلف می شود. نکته ای که لازم به یاد آوری و تذکر است سکوت خبری در مورد این پروژه (که تبدیل به بزرگ ترین کانون بحرانی ریزگرد در منطقه شده است) عظیم در رسانه های گروهی است . پروژه مخربی که بش از 40 سال قبل طراحی شد و 22 سال پیش به بهره برداری رسید و پس از سال های مخرب ریزگرد تازه امسال (2016) از طریق حرکت مردمی پویش میان رودان وارد حوزه افکار عمومی مردم می شود!! البته مواردی از تذکر گاه به گاه در 2-3 سال قبل، در سخنرانی ها، وجود داشت که هیچ گاه به افکار عمومی راه پیدا نکرد. این فاصله زمانی عظیم قدرت پاسخگویی و انجام واکنش موثر را از مردم ذینفع می گیرد. اکنون ماییم و این مجموعه سد عظیم و آن ریزگرد های غرب کشور. باید که با دیپلماسی فعال از پیشرفت این فاجعه پیشگیری کرد.
نویسنده: خانم دکتر فرزانه بهار