دلیلی منطقی برای هراس – بخش یکم
آنچه در پی می آید بحثی است مربوط به محیط زیست و فاجعه ای که در این رابطه در پیش است. این مطلب بخشی از فصل نهم کتاب “پسا سرمایه داری” نوشته ی پل میسن و ترجمه ی حمید طراوتی است که توسط نشر هستان به تازگی منتشر شده است. در این بخش از کتاب پل میسن استدلال می کند که بدون تغییر رویکرد اقتصادی و بدون از بین رفتن شرکت های بسیار بزرگ جهان که انحصار موادی مانند انرژی و نفت و… را در دست دارند حفظ محیط زیست عملا ناممکن است. این مطلب به دلیل بلند بودن در چند بخش تقدیم می گردد.
مدیر سایت
بخش یکم
من به هر کجا می روم از مردم در باره ی اقتصاد سوال می کنم، اما به جای آن به من پاسخ هایی می دهند که به آب و هوا مربوط است. در سال 2011 در فیلیپین با دهقانانی بی زمین ملاقات کردم که در روستا زاغه نشین بودند. پرسیدم، چه اتفاقی افتاده؟ جواب دادند: “گرد باد آمد. وقتی توفان و گرد باد زیاد بشود دیگر در فاصله ی زمان کاشت تا برداشت، روزهای آفتابی زیادی نداریم.”
در استان نینگژیای چین که رشته کوه هایی خشک آن را از صحرای گُبی جدا کرده، رمه دارانی را دیدم که به گوسفندان خود به جای علوفه قرص های شیمیایی فشرده می دادند زیرا علفزارهای دور و بر آنها همه خشک شده بود. چند وقت بعد دانشمندان چین تمام منطقه را با سختی بسیار جستجو کردند تا دریابند بر سر 144 چشمه و نهر کوهستانی که در نقشه ی منطقه وجود داشت چه آمده است. آنها گزارش کردند که: “در اثر تغییر آب و هوا و وخیم شدن اوضاع محیط زیست دیگر در منطقه ی کوهستانی جنوب استان هیچ چشمه ی آب یا نهری وجود ندارد.”
در سال 2005 میلادی در نیو اورلئان شاهد بودم که چگونه نظم اجتماعی شهری مدرن ولی شکننده در ثروتمند ترین کشور جهان فروپاشید. روشن ترین علت این فروپاشی تندباد دریایی بود اما عوامل زمینه ای آن عبارت بود از نارسایی و ضعف زیر بناهای شهری برای مقابله با تغییر الگو های آب و هوا و ناتوانی ساختار اجتماعی و نژادی فقر زده ی شهر در تحمل این ضربه.
بین اقتصاددان ها و اکولوژیست ها بر سر این که بحران محیط زیست مهم تر است یا بحرانِ اقتصاد، بحث و جدلِ بی فایده ای جریان دارد. پاسخ ماتریالیستی به این سوال آن است که سرنوشت این دو کاملاً به یکدیگر وابسته است. شناخت ما از جهان تنها از طریق تعامل با جهان و تلاش برای تغییر آن به دست می آید. در واقع طبیعت به همین روش مـا را تولید کرده است. حتی اگر این ادعـای برخی از طـرفدارانِ ” اکولوژی ژرف نگر” درست باشد که اگر ما وجود نمی داشتیم کره ی زمین وضعیت بهتری می داشت، باز هم حفاظت از کره ی زمین وظیفه ی ماست.
در دنیای مدیران ارشد و در اجلاسیه های سران، آرامش خود پسندانه ای حاکم است. توجه آنها بر این نکته متمرکز است که برای آن چه ” اتفاق خواهد افتاد” چه سناریو هایی می توان در نظر داشت. منظور شان فاجعه ی اقلیمی ای ست که اگر بگذاریم که درجه ی حرارت کره ی زمین بیش از دو درجه ی سانتی گراد نسبت به سطح پیش از صنعتی شدن افزایش یابد، در انتظار ما خواهد بود. اما در بخش های خط مقدمِ جهان، فاجعه از هم اکنون رخ داده است. اگر به حرف کسانی که زندگی شان در اثر سیل یا نابودی جنگل یا پیشرفت بیابان ها نابود شده است گوش می کردیم، بهتر می توانستیم بفهمیم که چه اتفاقی رخ داده. در واقع اختلال کاملی در جهان ایجاد شده است.
پنجمین گزارش پنل بین دولتی ی تغییر آب و هوا (IPCC)[1] که در سال 2013 منتشر شد اظهار می دارد که کره ی زمین بدون هیچ شک و شبهه ای در حال گرم شدن است. معتبر ترین دانشمندان اقلیم شناس جهان در این گزارش می گویند: “بسیاری از تغییراتی که از دهه ی 1950 تا کنون در آب و هوای کره ی زمین ملاحظه شده در دهه ها و حتی در هزاره ی گذشته سابقه نداشته است. جو کره ی زمین و آب اقیانوس ها گرم شده است، میزان برف و یخ در جهان کاهش یافته، سطح آب دریاها بالا آمده و غلظت گاز های گلخانه ای افزایش یافته است.” این نهاد یقین دارد که علت این مساله در درجه ی اول آن است که انسان ها برای دست یافتن به رشد اقتصادی از سوخت های کربنی استفاده کرده اند – و چنان مطمئن است که در این گزارش، آنجا که از افزایش بیش تر درجه ی حرارت، افزایش تعداد روز های گرم سال و تکرر امواج گرما در اثر فعالیت انسان ها صحبت می کند، میزان احتمال را ارتقا داده و به جای کلمه ی “محتمل” از کلمه ی “بسیار محتمل” استفاده کرده است. دانشمندان معمولا چنین کلماتی را بسادگی به کار نمی برند، این کلمات معادلِ افزایشِ کیفی درجه ی اطمینان آنان است.
از آن جا که بوم سازگان (نظام زیست بومی) ما بسیار پیچیده است نمی توانیم هر اختلالی را که در اقلیم ایجاد می شود با اطمینان صد در صد به فعالیت انسان نسبت دهیم. اما پنل بین دولتی می گوید می توانیم کاملا مطمئن باشیم که حوادث مهلک اقلیمی – تند باد های دریایی، سیل، طوفان، خشکسالی- در نیمه ی دوم قرن حاضر افزایش خواهد یافت.
در گزارش روزآمد شده ی سال 2014، پنل بین دولتی بدون هیچ قید و بندی هشدار می دهد که: اگر نتوانیم افزایش انتشار کربن را مهار کنیم ” احتمال تاثیرات شدید، فراگیر و باز گشت ناپذیر در زندگی انسان ها و بوم سازگان ها افزایش خواهد یافت.” توجه کنید که این سخنان در گزارش گروهی دانشمند آمده است. آنها کلماتی مانند “شدید، فراگیر و بازگشت ناپذیر” را تایید نمی کنند مگر این که اهمیت آنها را با دقت سنجیده باشند. اگر شما از اقتصاددانان متعارف باشید احساس می کنید آن چه در شرف وقوع است یک “شوک برون زا ” ست، یعنی نتیجه ی عمل یک منبع اضافی آشفتگی در وضعیتی که هم اکنون هم آشفته است. اما برای کشاورزان فیلیپین، آفریقایی- امریکایی تبار های لوییزیانا و مردم استان نینگزیای چین، این شوک هم اکنون روی داده است.
[1]-International Panel on Climate Change ( IPCC) پنل بین دولتی تغییر آب و هوا