دلیلی منطقی برای هراس – بخش دوم
آنچه در پی می آید بحثی است مربوط به محیط زیست و فاجعه ای که در این رابطه در پیش است. این مطلب بخشی از فصل نهم کتاب “پسا سرمایه داری” نوشته ی پل میسن و ترجمه ی حمید طراوتی است که توسط نشر هستان به تازگی منتشر شده است. در این بخش از کتاب پل میسن استدلال می کند که بدون تغییر رویکرد اقتصادی و بدون از بین رفتن شرکت های بسیار بزرگ جهان که انحصار موادی مانند انرژی و نفت و… را در دست دارند حفظ محیط زیست عملا ناممکن است. این مطلب به دلیل بلند بودن در چند بخش تقدیم می گردد.
مدیر سایت
بخش دوم
سیاست گذاران مسائل اقلیمی و تشکل های مردم نهاد (ان- جی- او ها) سناریو های متعددی را در این باره که برای متوقف کردن این روند چه باید کرد ارائه داده اند. اما همه ی آنها در عین این که کره ی زمین را نظامی پیچیده در نظر می گیرند، اقتصاد را ماشینی ساده تصور می کنند که از یک نهاده/داده، یک منبع انرژی و یک دستِ خردمندِ کنترل کننده یعنی بازار تشکیل شده است. آنان وقتی از “گذار” صحبت می کنند منظورشان آن است که با تعدیل سازوکار های بازار، سیاست گذاری در زمینه ی انرژی را به صورت مرحله به مرحله به سوی مصرف کم تر کربن سوق دهند.
اما اقتصاد، درست مانند آب و هوا در فصل بروز توفان، بسیار پیچیده است و در معرضِ عکس العمل هایی ست که به گونه ای مهار ناشدنی سرعت می گیرند و نیز در معرض حلقه های بازخورد بسیار پیچیده ای است. اقتصاد نیز مانند آب و هوا، از درونِ ترکیبی از چرخه های بلند مدت و کوتاه مدت حرکت می کند. اما، همان طور که من نشان داده ام، این چرخه ها به موتاسیون (جهش) هایی می انجامد و در نهایت در دوره های زمانی ی 50 تا 500 ساله به فروپاشی منجر می شود.
تا اینجا در این کتاب من از ورود به مساله ی بحران آب و هوا اجتناب کردم و می خواستم نشان دهم که اکنون چگونه برخورد بین اینفو تک (تکنولوژی اطلاعات) و ساختارهای بازار، به خودی خود ما را به سمت نقطه ی عطف مهمی می کشاند. یعنی حتی اگر آتمسفر نیز در وضعیتی با ثبات می بود باز هم تکنولوژی ما، ما را به جایی فراتر از سرمایه داری سوق می داد.
اما سرمایه داری صنعتی ظرف دویست سال درجه ی حرارت کره ی زمین را هشت دهم درجه ی سانتیگراد (0.8) گرم تر کرده است و مطمئناً آن را تا سال ۲۰۵۰ میلادی به دو درجه ی سانتیگراد بالاتر از میانگین درجه ی حرارت پیش از صنعتی شدن افزایش خواهد داد. هر پروژه ای که بخواهد از سرمایه داری فراتر رود می بایست مبارزه ی فوری با تغییر آب و هوا را در صدر اولویت های خود قراردهد. یا ما به موقع واکنش نشان خواهیم داد و نسبتاً با نظم و ترتیب با آن مقابله خواهیم کرد یا دست روی دست خواهیم گذاشت و فاجعه پیش خواهد آمد.
امروز خندیدن به پرت و پلاهای کسانی که تغییر آب و هوا را انکار می کنند رایج شده، اما در پشت پاسخ این افراد منطقی وجود دارد. آنها می دانند که علم اقلیم شناسی، اقتدار، قدرت و جهان اقتصادی آنها را نابود خواهد کرد. در واقع دریافته اند که اگر تغییر آب و هوا حقیقت داشته باشد دیگر کار سرمایهداری تمام است.
اما کسانی که براستی پرت و پلا میگویند انکار کنندگان آب و هوا نیستند بلکه سیاستمداران و اقتصاددانانی هستند که گمان می کنند ساز و کارهای موجود در بازار میتواند تغییر آب و هوا را متوقف کند و گمان دارند که این بازار است که می باید میزانِ محدودیت فعالیت های اثر گذار بر اقلیم را تعیین کند و این بازار را میتوان چنان تغییر ساختار داد که بزرگترین پروژه ی مهندسی مجددی را که تا کنون بشر به خود دیده است ایجاد کند.
در ژانویه ی سال ۲۰۱۴، جان اشتون (John Ashton) دیپلمات انگلیسی و نماینده ی ویژه ی دولت بریتانیا در زمینه ی تغییر آب و هوا، حقیقت عریانی را به یک درصد فوقانی جامعه عرضه کرد. اوگفت: اگر بازار را به حال خود بگذارید هرگز نمیتواند نظام انرژی جهان را آنگونه که باید تغییر دهد و هرگز نخواهد توانست ظرف یک نسل اقتصاد را متحول کند. طبق گزارش آژانس بین المللی انرژی اگر ما همه ی برنامه های محدودیت انتشار کربن را که تاکنون اعلام شده اجرا کنیم و به تمام اهداف در نظر گرفته شده برای مالیات کربن و اهدافی که در زمینه ی توسعه ی انرژی های نو تعیین شده دست یابیم، بدین معنا که اگر مصرف کنندگان علیه مالیات های سنگینی که می بایست وضع شود شورش نکنند و جهانی شدن نیز از هم نپاشد، باز هم میزان انتشار گاز کربنیک تا سال ۲۰۳۵ میلادی حدود ۲۰ درصد دیگر افزایش خواهد یافت و به جای این که افزایش گرمای کره ی زمین به دو درجه محدود شود، درجه ی حرارت آن ۳.۶ درجه ی سانتیگراد افزایش خواهد یافت.