بزرگترین تغییرِ جمعیتی قرن
در بیست ژاونویه ی امسال (2023) منابع خبری مهم جهان شروع یک بحران جمعیتی را در چین گزارش کردند. قضیه از آن قرار است که دولت چین اعلام کرده است که برای اولین بار از دهه ی 1960 تا کنون، تعداد مرگ ها از تعداد تولدها در این کشور پیشی گرفته است.
شش سال است که در چین میزان تولدها پیوسته کاهش یافته است. میزان آن که در سال 2021 ، 10.6 میلیون نفر بود در سال 2022 به 9.56 میلیون نفر سقوط کرد در حالیکه در همین سال 10.41 میلیون نفر فوت کرده اند. جمعیت چین پیوسته پیرتر می شود. پیش بینی می شود که تا سال 2035 چهارصد میلیون نفر از ساکنان چین، یعنی تقریبا یک سوم جمعیت آن بالاتر از 60 سال باشند.
چه چیزی باعث این تغییر جهت شده و چین چگونه خواهد توانست بر این بحران جمعیتی غلبه کند و رفاه مردم خود را تامین کند. خانم کریستین بیتچ کارشناس ارشد جمعیت شناسی که تخصص او درباره ی رشد جمعیت چین است در مصاحبه ای که با او شده به این مساله پرداخته است. این مصاحبه را سازمان مرجع جمعیتی که بزرگترین سازمان فعال در زمینه ی جمعیت است انجام داده است.
سوال: خانم کریستین بیتچ واکنش شما به این اخبار چیست؟
پاسخ: سقوط جمعیت چین چیز تعجب آوری نیست. در سال 1991 نرخ باروری عمومی چین برای اولین بار به زیر سطح جایگزینی (یعنی 2.1 فرزند به ازای هر زن) سقوط کرد و از آن زمان دیگر هیچ وقت افزایش نیافت. از سال 1950 تا کنون (یعنی سالی که برآوردهای جمعیتی سازمان ملل شروع شد) هر ساله تعداد چینی هایی که از چین مهاجرت کرده اند بیش از کسانی بوده که به چین مهاجرت کرده اند. هرچند در این سال ها امید به زندگی پیوسته در چین افزایش یافته اما میزان آن آنقدر نبوده که بتواند تغییرات ناشی از کاهش باروری و مهاجرت را جبران کند.
سوال: در سال 2015 که چین به سیاست تک فرزندی خود خاتمه داد برآوردهای شما درباره ی رشد جمعیت چین کمی خوش بینانه تر از حالا بود. در آن موقع چه فکر می کردید؟
پاسخ: آن موقع که من این برآوردها را انجام دادم همانطور که متخصصان جمعیت همیشه می گویند “منظور از برآورد این نیست که ما بگوییم که آنچه پیش بینی می کنیم حتما اتفاق خواهد افتاد. ما در واقع می گوییم که اگر فلان چیزها اتفاق بیفتند پس این نتیجه به دست خواهد آمد.” من بر اساس سناریوهای مختلفی پیش بینی می کردم. اگر نرخ رشد بتدریج افزایش میافت و تا سال 2030 به دو فرزند به ازای هر زن می رسید در آن صورت رشد جمعیت جور دیگری می بود. جمعیت چین همواره به سمت کاهش حرکت می کرد ولی مساله این بود که چه وقت این کاهش واقعا روی خواهد داد. این مثل این است که شما بخواهید قطاری که به حرکت افتاده را متوقف کنید که البته عملی نیست.
سوال: بسیار خوب، شما می گویید که تعجبی نداشت اما آیا این گذار زودتر از زمانی که انتظار می رفت اتفاق نیفتاد؟
پاسخ: چرا و من فکر می کنم یکی از علت های آن کوید بود. همیشه در زمان سختی اقتصادی نرخ باروری پایین می آید زیرا زوج ها یا افراد احساس می کنند که آینده خیلی مشخص نیست و تصمیم می گیرند که تولد را به تاخیر بیاندازند بعد ممکن است بعضی از آن ها در آینده دوباره به سراغ فرزندآوری بروند اما برخی دیگر اصلا کلا آن را کنار بگذارند. ممکن است این اتفاق چند سال زودتر از آنچه که انتظار می رفت اتفاق افتاده باشد اما همه ی کسانی که از وضع چین آگاه بودند می دانستند که سی سال است که در چین نرخ باروری زیر سطح جایگزینی است و بنابراین منتظر چنین اتفاقی بودند.
سوال: با بالا رفتن ساختار جمعیتی چین و پیرتر شدن آن چین با چه مشکلی روبرو می شود؟
پاسخ: وقتی جمعیت شما بسیار جوان است بیش تر بودجه ی شما صرف آموزش می شود و مقدار کمی از آن صرف بازنشستگان می شود. اما وقتی جمعیت شما مسن تر می شود و بیش تر افراد آن در سن کاری قرار می گیرند تغییر بزرگی ایجاد می شود تغییری که ما به آن سهم دموگرافیک می گوییم بدین معنا که شما کمتر خرج می کنید به این علت که تعداد افراد بسیار بیش تری کار می کنند و افراد کم سن و افراد پیر که شما مجبورید برای آن خرج کنید بسیار کمتر است. چین اکنون مدتهاست که از این مرحله یعنی مرحله گذار عبور کرده و به مرحله ای رسیده که در آن بیش تر افراد پیر هستند و هزینه ی زیادی دارند.
سوال: با این شرایط چین چه سیاستی باید در پیش بگیرد؟
پاسخ: چین تا کنون خیلی سعی کرده که انگیزه ای برای افزایش تولدها ایجاد کند. اما هیچ یک از کارهایی که برای به اصطلاح تضعیف سیاست جمعیتی خود انجام داده نرخ باروری را چندان افزایش نداده. تا زمانی که دولت تصمیم بگیرد که سیاست خود را تغییر بدهد مردم مدت ها بود که دیگر فقط می خواستند یک فرزند دو فرزند یا کمتر داشته باشند.
در اروپا انگیزه هایی که برای مردم ایجاد کردند کمی تاثیر داشت به خصوص در زمینه ی فاصله گذاری بین فرزند آوری، هرچند عده ای این را هم رعایت نمی کردند اما تعداد آنها کم بود. اما این سیاست ها به طور کلی تاثیر خیلی زیادی نداشتند به خصوص در مناطقی که بچه داشتن کار بسیار پر خرجی ست. با این که در چین سیاست دو فرزندی اکنون به سیاست سه فرزندی تبدیل شده باز هم تعداد کسانی که مایلند فرزند بیش تری داشته باشند زیاد نیست.
در کشورهای اروپای شمالی و فرانسه بیش ترین موفقیت در زمینه ی ایجاد انگیزه به دست آمده زیرا در این کشورها شرایط حمایتی خوبی از نظر مرخصی مادران، مرخصی پدران و حمایت های خانوادگی به وجود آمده است. آنها برای بچه دار شدن تخفیف مالیاتی نیز قائل شدند. اما در چین اینگونه تشویقات چندان اثری نداشته است.
یکی از چیزهایی که در اروپا کمک کرده است سیاست مهاجرپذیری ست. بالاخره شما برای مراقبت از افراد مسن تر به جمعیت جوان نیاز دارید یا برای کار کردن. هر سیاستی که قصدش تشویق باروری باشد حداقل به هجده تا 25 سال زمان نیاز دارد زیرا این مدتی است که طول می کشد تا بچه ها به سن کار برسند.
سوال : آیا چین در این زمینه بی همتاست؟
پاسخ: سیاست های چین در زمینه ی جمعیتی بسیار قاطع و سخت گیرانه بوده اما کشورهای دیگری هم در آسیا بوده اند که سیاست های باروری خود را با سیاست های ملایمتری کاهش داده اند. در بسیاری موارد در واقع می توان گفت که سهمیه بندی جمعیت در آسیا در بسیاری از موارد به پایان رسیده است.