بحثی در باره پیر شدن جمعیت
مشکل پیرشدن جعیت،
این مطلب کاملا صحیح است که عدم توازن جمعیت شناختی سبب مشکلات و تغییرات اجنماعی می شود . جمعیتی که خیلی پیر باشد مشکلات بسیاری ایجاد می کند. اما قبل از این که از این موضوع وحشت زده شویم و راهکار های گاها صدمه زننده ای ارائه دهیم ، باید این موضوع را در نظر بگیریم که در آن زمان که حرکت جمعیت در مسیری عکس این مسیر جریان داشت . یعنی تعداد کودکان نسبت به تعداد افراد مسن بسیار بیش تر بود، یعنی همین چند دهه پیش، نیز تغییرات و مشکلات اجتماعی کم ایجاد نشد.
در اثر رشد سریع جمعیت بسیاری از خانواده ها به علت داشتن فرزند زیاد به گرداب فقر فروافتادند . مدرسه ، بهداشت عمومی و نیازهای زیربنایی به اندازه کافی وجود نداشت . خانواده ها اغلب به اشخاص پیر یا بالغان ازدواج نکرده خود نیاز داشتند تا وقتی والدین به سر کار می روند آنها از بچه ها مراقبت کنند. کودکان از سن کم مشغول به کار می شدند . زنان به ندرت به تحصیلات عالی می رسیدند . اما چندان که زادآوری کاهش یافته تمام این موضوعات تغییر کرده است.
اکنون در سطح جهان دستمزدها بالاتر رفته است، افراد سالمند غالبا زندگی مستقلی دارند، اندازه کلاس های درس مدارس کوچک تر شده، زنان معمولا به تحصیلات عالی می پردازند و شغل های موفقی در خارج از خانه دارند، و کار کودکان غیر قانونی شده است، در حال حاضر درغالب خانه ها به طور معمول وسایل و دستگاه هایی وجود دارد که کار کارگرانی را که قبلا کارهای خانه را با دستمزد کم – در زمان پدر و پدربزرگ های ما انجام می دادند- اکنون آنها انجام می دهند .
آنگاه که نیروی کار کاهش می یابد، مانند زمانی که کسانی که در دوره رشد جمعیت به دنیا آمده اند همگی پیر شده اند، کم شدن نیرو بر اقتصاد تاثیر می گذارد. اما نسل مسن تر نسبت به نسل های قبل سالم تر است. و نسبت به والدین خود زمان طولانی تری کار می کند. در بخش های بزرگی از جهان بسیاری از آنها خود صاحب خانه هستند وبه اندازه ای کافی پول برای دوران بازنشستگی کنار گذاشته اند . این بسیار مهم است که این نکته را به خاطر بسپاریم که این مشکل جمعیتی ایجاد شده ، مشکلی است وابسته به موفقیت یعنی در اثر پیشرفت ایجاد شده است. البته سطح زندگی در این کشورها قطعا مقداری کاهش خواهد یافت اما این بهای کوچکی است که باید برای موفقیت بزرگ بپردازیم . و باید این نکته رادر نظر داشته باشیم که پیوستگی بزرگ نسل دوران رشد به زودی از میان خواهد رفت زیرا کسانی که در آن دوران به دنیا آمدند دوره عمرشان تمام می شود و فوت می کنند. پس از آن جمعیت ثبات پیدا می کند وما وارد مرحله ایستا تری می شویم.
بنابراین تغییرات اجنماعی وجود خواهد داشت اما ما هنوز هم می توانیم با وجود آنها به خوبی زندگی کنیم . شاید اشخاص مسن و سالمند دوباره با نسل جوان تر در یک جا زندگی کنند یا .خانه های جدید ممکن است نیاز باشد ساخته شود . در ایالات متحد، مشکل پیرشدن جمعیت به اندازه ژاپن و برخی کشورهای دیگر قوی احساس نمی شود .زیرا آنها تعداد زیادی مهاجر دارند .گرچه رئیس جمهور فعلی ایالات متحد برعلیه مهاجران صحبت می کند و می خواهد که در مرز مکزیک دیوار بکشد، اما در واقع این مهاجران هستند که بخش بزرگی از صنعت خدمات را به کشور ارائه می دهند. در ایالات متحد کارمندان فروشگاه ها ، رانندگان تاکسی و نرس ها (پرستاران) غالبا انگلیسی را با لهجه صحبت می کنند. اگر آنها نبودند وضع آمریکا آن طور که الان هست نمی بود. در واقع از انجا که مکزیک در ظرف دو دهه گذشته توانست برنامه تنظیم خانواده موفقی را اجرا کند، وضع اقثصاد آن بسیار بهتر شده و تعداد مهاجرانی که از مکزیک به آمریکا می آیند به مقدار زیاد کاهش یافته است . به علاوه بررسی ای که اخیرا به عمل آمده نشان داده که مهاجران مکزیک که به آمریکا می آیند میزان باروری شان به شدت کاهش می یابد. این بدان معناست که وقتی آنها به ایالات متحد می آیند نرخ باروری آنها کاهش می یابد تا خود را با نرخ باروری جامعه آمریکا تطبیق دهند. بنابراین جذب مهاجر راه بسیار خوبی است برای این که نیروی کار را به دست آوریم بدون این که نرخ زادو ولد را افزایش دهیم . به همین دلیل است که در آمریکا مانند ژاپن از هم گسیختگی اجتماعی ی فوق العاده ای در اثر کمبود زاد وولد رخ نخواهد داد. زیرا ژاپن سیاست های مهاجرتی ی بسیار کنترل شده ای دارد. البته این نظریه را نژادپرستان دوست ندارند ، چون آنها می خواهند آدم هایی مثل خودشان بازتولید شوند.
در میان کشورهای اطراف ایران، پاکستان از این نظر از همه بدتر است . ایران باید از این همسایه بزرگ و بی ثبات خود بترسد. اگرچه پاکستان اخیرا نرخ باروری خود را از 3.6 به 3.1 کاهش داده اما معلوم نیست که این کاهش، کاهشی بسیار دیر هنگام و بسیارکم نباشد، بدین معنا که معلوم نیست آیا پاکستان می تواند با ثبات با قی بماند و از مزایای کاهش باروری استفاده کند؟ ودر اثر این مزایا مردم و بخصوص زنان بتوانند بهداشت بهتری داشته باشند و در نتیجه باروری به مقدار بیش تری کاهش یابد؟ این مشخص نیست . احتمال دارد رشد ناپایدار جمعیت پاکستان به آشوب اجنماعی بیانجامد و موجب حمله به کشورهای اطراف و یا ایجاد اپیدمی های بیماری ها و مهاجرت های وسیع و غیره شود . گمان نمی کنم ایران بتواند در این رابطه کارچندانی انجام دهد. اگر ایران بخواهد میزان زاد وولد خود را برای حل این مشکل افزایش دهد. مانند آن است که ما بگوییم چون خانه همسایه ما در حال سوختن است و ممکن است از طریق آن خانه ما هم آتش بگیرد ، بنابراین ما باید خانه خودمان را، خودمان آتش بزنیم که از آن آتش سوزی جلوگیری کنیم . به علاوه کشورهایی که سعی کردند تا باروری خود را از طریق تشویق مردم و سیاست های تشویقی دولت افزایش دهند (فرانسه و سوئیس ) در این کار موفق نبودند . با این که فرانسه برنامه سخاوتمندانه ای را برای افزایش تولد ها پیشنهاد کرده است ولی نرخ باروری آن اکنون 1.9 است و نرخ باروری سوئد 1.8 است.
نوشته: دکتر شهاب نهاوندی