اهمیت جنبش های مردم نهاد و چگونه هلند دوچرخه سوار شد
فرستاده شده در ۲۶ اسفند ۱۳۹۶
در هفته گذشته دو کودک دبستانی در نیویورک و یک کودک در تورنتو در اثر تصادف رانندگی کشته شدند. مردم هر دو شهر برآشفتند. مقامات شهری هر دو شهر می گویند به اصل ” چشم انداز صفر” و اجرای آن معتقدند. اصلی که سوئدی ها اول بار مطرح کردند و مدعی شدند که هیچ چیز مهم تر از جان انسان ها نیست بنا براین هیچ چیزی ، از جمله تلف نشدن وقت رانندگان و زود تر رسیدن آنها، نباید بر آن مرجح باشد. اما مردم این دو شهر معتقدند که مقامات شهری فقط به فکر خودرو ها هستند و جان بچه ها برایشان اهمیت ندارد. هفته قبل عده زیادی از معترضان به خیابان آمدند و در پارکی تجمع کردند و می گفتند که ” چشم انداز صفر” کافی نیست و ما باید از هلندی ها تبعیت کنیم. شعار هلندی ها این بود ” کشتن بچه ها را متوقف کنید.”
تجمع معترضان در نیویورک
اما داستان هلند چه بود؟ در هلند بین دهه 50 تا 70 میلادی کاربرد کاربرد دوچرخه از80 درصد جمعیت به 20 درصد کاهش و رفت و آمد خود رو ها بشدت افزایش یافت. این رشد به افزایش تصادفات رانندگی انجامید. در سال 1971 میلادی 3300 نفر از جمله 400 کودک جان خود را در تصادفات رانندگی از دست دادند. این آمار مردم را منقلب کرد و به خیابان کشاند.
کاهش تعداد کشته شدگان در هلند
در دهه هفتاد مردم معترض به خیابان ریختند و دست به تظاهرات زدند و جنبشی مردمی تحت عنوان ” کشتن بچه ها را متوقف کنید” به راه افتاد. هلند در دهه هفتاد جای خوبی برای جنبش های اعتراضی و ابراز خشم بود. فعالیت اجتماعی و نافرمانی مدنی بسیار رواج داشت. در نتیجه این پویش بسرعت رشد کرد و بزرگ شد. مردم هر جا را که تصادف می شد اشغال می کردند. گاهگاهی حیابان ها را می بستند. در خیابان ها مهمانی می دادند و حتی میز شام می چیدند و بعضی روز ها اصلا خیابان ها را به روی خود رو می بستند تا کودکان راحت تر و امن تر بازی و تردد کنند. جالب اینجاست که پلیس ها هم خوشحال بودند و به مردم کمک می کردند.
تجمع مردم در آمستردام پس از تصادف اتوموبیل
طولی نکشید که اتحادیه دوچرخه سواران ایجاد شد که هدف آن فشار برای بهبود زیربنای دوچرخه سواری بود. در همین دوران بود که تحریم نفتی اعراب پیش آمد و بحران انرژی شکل گرفت و انگیزه زیادی برای شرکت ها ایجاد شد تا جانشینی برای خود رو بیابند. اندک اندک سیاستمداران هلندی متوجه امتیازات دوچرخه سواری شدند و سیاست حمل و نقل هلند تغییر کرد. برخی از آنها به این نتیجه رسیدند که اصلا اتوموبیل وسیله حمل و نقل آینده نیست. افزون بر این دوچرخه سواران حوزه انتخابیه نیرومندی را تشکیل می دادند که شاید از اتوموبیل سواران بزرگ تر بودند و صدای رسا تری داشتند. پس سیاستمداران به حمایت از آنها پرداختند. نتیجه این تحول اکنون مقابل دیدگان ماست. اکنون شهر های هلند برای دوچرخه سواران و کودکان بسیار امن هستند. عامل این امنیت فعالیت های مردم نهاد و تحریک احساسات مردم بود. آنها با اقدام خود توانستند از تاف شدن بسیاری از کودکان جلوگیری کنند و از ” چشم انداز صفر” فراتر رفتند و به ” کشتن بچه ها را متوقف کنید” رسیدند.
اعتراض مردمی
داستان ترویج دوچرخه و رواج آن در هلند نمونه ارزشمندی است حاکی از آن که حرکت های مردمی می توانند چه اثرات میمونی به بار آورند.