واژه های بیگانه: واژه های پارسی

احکام: فرمان ها- دستورها
احمر: سرخ
احمق: نادان- کودن- بیخرد- ساده مرد
احوال: سرگذشت- چگونگی
احیا: کاهش
احیاء: زندگان- زنده داری- زنده کردن
احیاء کردن: زنده کردن
احیانا: گاهگاه- شاید- اگر
اخاذی: زورگیری- تلکه
اخبار: آگاهی ها- تازه ها-نودادها
اخباری: نوگو
اختتام: پایان
اختراع: نوآوری- نخست سازی- برساخته
اختصار: کوتاهی- چکیده- کوتاه- کوتاه کردن- کوتاهی
اختصاص دادن: واگذار کردن- ویژه کردن
اختصاصی: خودویژه
اختفا: نهفتگی-پنهان شدن
اختفاء: ناپدیدگی- نهفتن- پنهان شدن
اختلاط: درهمي-آميزش-هم آمیزی
اختلاف: ناسازگاری- ناجور بودن-ناهمسانی- ناسازی- دگرمانی- نایکسانی- ناهمتایی
اختلاف نظر: دوسخنی
اختلال: نابسامانی- آشفتگی- پراکندگی- ناهماهنگی- پریشانی-شوریدگی
اختناق: تنگنا- خفگی- فشار- تنگنا
اختیار: چاره داری- توانایی
اختیاری: کامیک
اخذ: گرفتن- دریافت- فراستاندن
اخراج: کنارگزاری- بیرون کردن-برونکرد
اخروی: آن جهانی
اخطار: هشدار
اخطار دادن: هشدار دادن- آگاهانیدن
اخطاریه: یادبرگ
اخفاء: نهفتن- پنهان کردن- نهان کردن
اخلاص: یکرنگی- پاکدلی
اخلاط اربعه: چهار آمیغ
اخلاف: جانشینان- پس آیندگان- پسینیان
اخلاق: رفتار- منش-منش شناسی-خو
اخلال: دستبری- بهم زدن
اخوت: برادری
اخوی: برادر
اخیر: پایانی- فرجامین- واپسین- واپسینه- تازه- پسین
اخیرا: به تازگی
اخیرالتاسیس: نوساز- نوبنیاد
ادا کردن: به جای آوردن- گزاردن
اداره: سازمان- ستاد- سرپرستی
اداره کل: ستاد- سرپرستی- فراسازمان
اداری: اوارى
ادامه: دنباله
ادامه داد: دنبال کرد
ادب: فرهنگ
ادب کردن: فرهیختن- فرهیزش
ادبی: فرهنگی
ادبیات: فرهنگ
ادراک: یابندگی- پی بردن- دریافت
ادعا: داوی- داویدن- داوش- داو
ادعا کردن: داویدن
ادغام: یکپارچه کردن- یکی کردن
ادوار: دوره ها
ادیت: ویرایش
ادیتور: ویرایشگر
اذان: بانگ نماز
اذعان داشتن: خستو شدن
اذیت: آزار
اذیت کردن: آزردن
اراده: کامِش- پشتکار- آهنگ- خواست- یازش
اراضی: زمین ها
ارامنه: ارمنیان-ارمنی ها
ارائه: پدیدار کردن- نمایاندن- پیشکش- پیش آوری
ارائه دادن: پیش نهادن، رو کردن
ارائه طریق کردن: پیشنهاد کردن
ارائه کرد: رو کرد
ارباب: سالار
اربعین: چله
ارتباط: پیوستگی- پیوند
ارتباطات: پیوندها
ارتباطی: رسانشی
ارتجاع: واپسگرایی
ارتجاعی: واپسگرایانه
ارتعاش: لرزش- لرزه
ارتفاع: بلندی- بُلندا-افراشتگی
ارتقا: پیشرفت
ارتقاء: بالا بردن
ارث: مرده ریگ- وامانده- نیامانده- واهشته
ارثیه: وامانده- نیامانده- واهشته- مرده ریگ
ارجاع: بازفرستادن- فرستادن
ارزاق: خواروبار
ارسال: فرستادن
ارسال کرد: فرستاد
ارسال کردن: فرستادن
ارسال می کرد: می فرستاد
ارشاد: راهنمایی
ارشد: بزرگتر- فرازین- ارجمند- برتر- سرآمد
ارعاب: ترساندن-ترس
ارفاق: آسانگیری- سو
ارفاقی: سودار
ارکان: پایه ها
ارکستر: همنوازی
ارگانیسم: اندامواره
ارگانیک: اندام وار
اریکه: تخت- تخت فرمانروایی
اریکه فرمانروایی: تخت فرمانروایی
  1      2      3      4      5      6      7      8     
پیش  پس