چو دخلت نیست….. بالا رفتن از زنجیره غذایی

فرستاده شده در ۷ آذر ۱۳۹۳

بالا رفتن از زنجیره غذایی  

از زمانی که انسان راه رفتن بر کره خاکی را آغاز کرده است بخش بسیار بزرگی از زندگی ما به صورت انسان های شکارچی-گردآورنده طی شده است. نسبت بخشی از غذای انسان که از شکار به دست می آمد به بخشی که با گردآوری غذا تهیه می شد بسته به ناحیه جغرافیایی، مهارت های شکار و فصل سال متفاوت بود. مثلا در زمستان های نیمکره شمالی که غذای اندکی برای خوردن وجود داشت، مردم برای بقای خود شدیدا به شکار وابسته بودند. مدت زمان طولانی زندگی بشر به صورت شکارچی-گردآوری کننده، اشتهایی برای پروتئین حیوانی در ما باقی گذاشت که امروز هم همچنان در شکل دادن به رژیم غذایی ما موثر است.
تا همین اواخر یعنی نیمه پایانی قرن بیستم بخش بزرگی از رشد تقاضا برای پروتئین حیوانی هنوز از طریق افزایش بازدهی دو نظام طبیعی تامین می شد که عبارت بودند از شیلات اقیانوسی و چراگاه ها. بین سال 1950 تا 1990 میلادی صید ماهی اقیانوسی از 17 میلیون تن به 84 میلیون تن افزایش یافت یعنی پنج برابر رشد کرد. در خلال این دوره میزان صید غذای دریایی به ازای هر نفر بیش از دو برابر افزایش یافت و از 6.8 کیلوگرم به 15.8 کیلوگرم رسید.

مزرعه پرورش ماهی

پرورش ماهی 

این دوره، عصر طلایی شیلات اقیانوسی بود. چندان که فن آوری صید تکامل یافت و کشتی های یخچال دار فرآوری ماهی شروع به همراهی ناوگان های ماهی گیری کردند و موجب شدند آنها بتوانند در آبهای دور دست عمل کنند، صید ماهی سریعا رشد کرد. اما متاسفانه اشتهای انسان برای غذاهای دریایی از میزان بازدهی پایدار شیلات اقیانوسی فراتر رفته است. امروز چهار پنجم شیلات اقیانوسی تا سرحد ظرفیت بازدهی خود و یا بیش از آن مورد صید قرار گرفته اند. در نتیجه بسیاری از آنها پیوسته افت می کنند و برخی از آنها فروپاشیده اند.
چراگاه ها نیز اساسا نظام هایی طبیعی اند. چراگاه ها که غالبا در مناطق نیمه بایری قرار دارند که خشک تر از آنند که بتوانند کشاورزی را تاب بیاورند، زمین های وسیعی هستند که مساحت آنها دو برابر مساحت زمین های زیر کشت محصولات کشاورزی است. در برخی کشور ها همچون برزیل و آرژانتین گله های گوشتی گاو تقریبا بطور کامل با علف تغذیه می شوند. در برخی دیگر نظیر ایالات متحد و گاو داری های اروپا، گوشت گاو با ترکیبی از علف و غله تولید می شود.
در هر جامعه ای که درآمد ها بالا رفته اشتها برای گوشت، شیر، تخم مرغ و غذای دریایی موجب شده میزان مصرف پروتئین حیوانی رشدی غول آسا داشته باشد. امروز قریب سه میلیون نفر انسان در حال صعود از زنجیره غذایی هستند. مردمانی که زندگی معیشتی دارند 60 در صد یا بیش تر از کالری مورد نیاز خود را معمولا از طریق یکی از مواد غذایی نشاسته ای اصلی مانند برنج یا گندم یا ذرت تامین می کنند. چندان که درآمدها افزایش می یابد رژیم های غذایی متنوع تر می شوند زیرا مقدار بیش تری پروتئین حیوانی به آنها افزوده می شود.
مصرف جهانی گوشت که در سال 1950 میلادی ( 1329 شمسی) اندکی کم تر از 50 میلیون تن بود تا سال 2010 میلادی ( 1389 شمسی) به 280 میلیون تن رسید یعنی بیش از پنج برابر افزایش یافت. در همین دوره مصرف سرانه از 17 کیلوگرم به 39 کیلوگرم در سال رسید. در این دوره 60 ساله رشد مصرف در کشور های صنعتی و کشور های جدیدا صنعتی شده متمرکز بود.
نوع گوشتی که مردم کشور های مختلف برای خوردن انتخاب می کنند قویا به جغرافیا بستگی دارد. کشور هایی که زمین زیاد دارند و مرتع فراوان یا شدیدا به گوشت گوساله وابسته اند – مانند ایالات متحد، برزیل، آرژانتین و روسیه- و یا بیش تر گوشت گوسفند مصرف می کنند – مانند استرالیا و قزاقستان. کشور هایی که جمعیت بیش تری دارند و چراگاه های خیلی وسیعی ندارند در گذشته همواره بیش تر به گوشت خوک متکی بوده اند. از جمله این کشور ها می توان به آلمان، لهستان و چین اشاره کرد. کشور های جزیره ای و کشور هایی که خط ساحلی طولانی دارند، مانند ژاپن و نروژ، برای تامین پروتئین حیوانی خود به اقیانوس متوسل شده اند.
به مرور زمان الگوهای جهانی مصرف گوشت تغییر کرده است. در سال 1950 گوشت گوساله و خوک در مجموع غلبه داشت و گوشت مرغ با فاصله ای زیاد بعد از آنها سوم بود. از 1950 تا 1980 تولید گوشت گوساله و خوک با سرعت کم و بیش زیادی افزایش یافت. اما افزایش تولید گوشت گوساله با محدودیت ظرفیت چراگاه ها روبرو شد و در نتیجه گله های بیش تری در دامداری ها قرار گرفتند. از آنجا که کارآیی گاو ها درتبدیل غله به گوشت زیاد نیست تولید جهانی گوشت گاو که در سال 1950 میلادی قریب 19 میلیون تن بود و تا سال 1990 میلادی به 53 میلیون تن افزایش یافته بود از آن سال تا کنون رشد چندانی نکرده است. بر عکس، مرغ کارآیی بالایی در تبدیل غله به گوشت دارد. ………….

برای مطالعه بیش تر مراجعه فرمایید به کتاب ” چو دخلت نیست خرج آهسته تر کن، تخریب محیط زیست و بحران امنیت غذایی” نوشته لستر براون، ترجمه حمید طراوتی، نشر کار آفرین، تهران ، فصل سوم، صفحه 40